برنامه ریزی ضمیر نا خوداگاه توسط فایلهای سابلیمینال صوتی وتصویری

برنامه ریزی ضمیر نا خوداگاه توسط فایلهای سابلیمینال صوتی وتصویری

برنامه ریزی ضمیر نا خوداگاه توسط فایلهای سابلیمینال صوتی وتصویری برای رسیدن به تمام خواسته ها و اهداف .,ثروتمند شدن ,کاهش لاغری,ترک سیگار و مواد مخدر,,رها و فراموش کردن خاطرات تلخ گذشته,وتقویت ذهن وحافظه
برنامه ریزی ضمیر نا خوداگاه توسط فایلهای سابلیمینال صوتی وتصویری

برنامه ریزی ضمیر نا خوداگاه توسط فایلهای سابلیمینال صوتی وتصویری

برنامه ریزی ضمیر نا خوداگاه توسط فایلهای سابلیمینال صوتی وتصویری برای رسیدن به تمام خواسته ها و اهداف .,ثروتمند شدن ,کاهش لاغری,ترک سیگار و مواد مخدر,,رها و فراموش کردن خاطرات تلخ گذشته,وتقویت ذهن وحافظه

رجوع همزاد

پروفسور لیت ویت، استاد فیزیک دانشگاه سلطنتی لندن اینطور بیان می‌کند:از تمامی پیچیدگی‌های طبیعت، مشکل‌ترین و دوردست‌ترین آنها فضاست، زیرا فضا خودش ساختمانی دارد که بر روی شکل هر موجود زنده‌ای اثر می‌گذارد، گفتن اینکه فضا ساختمان دارد کمی عجیب به نظر می‌رسد، زیرا معمولا ما فضا را چیزی شبیه هیچ می‌دانیم که فاقد ساختمان است ما درباره فضا خلاء جای خالی تصور می‌کنیم، مانند بخش غیرفعال برای نقش زنده چیزهای مادی. هر چند معلوم شده که آنچه را که هیچ دربرگرفته چندان هم غیرفعال نیست.
هیچ، ساختمانی دارد که خواست واقعی چیزها را برآورد می‌کند، هر شکل، هر شیئی هر موجود زنده با تطبیق ساختمانی که فضا ابراز می‌کند بهایی برای وجودش می‌پردازد.
از آنجایی که مغزها و ادراک‌ها مناسب با این فضای خود ما دگرگون شده است، در نتیجه ما قادر به دیدن فضاهای دیگر نیستیم، ولی با تفکر، تصور ریاضی از آنها داریم و متوجه شده‌ایم که فضاهای دنیای بسیار کوچک ما دنیای اجزاء اساسی و دنیای بزرگ در میزان کیهانی به عنوان کل کاملا از فضایی که ما در آن زندگی می‌کنیم، متفاوت است.
دانشمندان فیزیک کوآنتومی ابعاد دیگری را در این جهان کشف کرده‌اند، اما ابعاد این دنیا متفاوت و متنابه بوده و در شعور آدمی نمی‌گنجد. بسیاری برای تسخیر و یا پرواز روح، صرفا برای اینکه شوق و علاقه داشته و کنجکاو می‌باشند، بدون در نظر گرفتن قوانین و اصول این راه و بدون استاد، دست به تسخیر یا اشکال مختلف پرواز روح می‌زنند که عواقب ناگواری برای آنان دربرداشته و خواهد داشت. و نه تنها نمی‌توانند موفق شوند، بلکه بعدها بایستی زیر نظر استاد این مشکلات را از خود دور سازند.
شما در نظر بگیرید که می‌خواهید به خانه دوست یا همسایه خود بروید، یا اینکه شما در خانه‌ای مهمان هستید آیا برای وارد شدن به این منازل، ورود خود را اطلاع نمی‌دهید؟ و تعارفات معموله را انجام نمی‌دهید؟ پس نتیجه می‌گیریم که برای اعمال تسخیر و پرواز روح هم اصول و چهارچوبی وجود دارد که باید طبق این قوانین دست به این اعمال زد وگرنه باید منتظر عواقب آن بود.

رجوع همزاد

چگونه بر خود حاکم باشیم

چگونه بر خود حاکم باشیم 


    اگر ما بطور طبیعی فردی خونسرد نباشیم ، غالبا در رفتار ها و برخوردهایمان دچار اغراق و زیاده روی در حرف ها و حرکتهایمان می شویم. مثال: شما دارویی تلخ را که طعم ناخوشایندی دارد میخورید ، سپس صورت خود را در هم کشیده و می گویید واقعا نفرت انگیز است. مثال: شنیدن صدایی مهیب ، پریدن از جا و نگاه به سمت صدا. مثال: خبری تعجب انگیز ، اصطلاحات اغراق آمیز چشمانی گشاد شده حرکت دست ها و ابروها و ...  این ها نشان می دهند برای اینکه ما احساسات خود را بهتر آشکار کنیم ، در عکس العمل ها و حرکات و خود اغراق می ورزیم و اگر کسی می خواهد برخود تسلط یابد بایستی از هر نوع زیاده روی از این دست خودداری ورزد و احساسات یا حساسیت های خود را با عکس العمل های اغراق آمیز نشان ندهد. هدف شما در هر شرایطی باید به این شکل باشد. انجام شدن حوادث اتفاقی (مثل ترکیدن لاستیک ، تلخ کامی از دارو و ...) استفاده از کلمات درست و بدون زیاده روی ، بویژه بدون روترش کردن احساس خود را ابراز کنید.


و


    کنترل و آموزش برای تسلط بر خود از اینجا آغاز می شود. برای این مسئله اهمیت زیادی قائل شوید. باتسلط به این عکس العمل های بیرونی است که شما می توانید در تسلط بر عمق وجودتان نیز پیشرفت کنید.  


    در مرحله ی اول نقاط ضعف خودتان را دریابید:


1-   آیا در حین حرف زدن دست هایتان را زیاد حرکت می دهید ؟


2-   آیا هنگامی که می خواهید در مورد احساسات درونی خود اظهار نظر کنید (صمیمیت ، یا ناراحتی و غیره) خیلی بلند حرف می زنید؟


3-   آیا به استفاده از کلمات اغراق آمیز گرایش دارید؟


4-   آیا برای شدت بخشیدن به اظهار احساسات خود گرایش به انجام بیش از حد اشارات صورت دارید؟


برای از بین بردن نقاط ضعف خود ، از ساده ترین آنها شروع کنید. در کارتی خلاصه آنها را یادداشت کرده و مواردی را که باید روی آنها کار شود مشخص سازید.


    تنها تمایل داشتن به چیزی کافی نیست بلکه بایستی آنرا بدست آورد و معمولا برای این کار باید تلاش کرد. و تلاشی آمیخته با هیجان تنها کافی نبوده و باید پشتکار داشت.

    برای موفق شدن در یک زمینه ، تلاشی شدید به مدت کوتاه مدت کافی نیست ، برعکس بایستی خود را وادار نمود تا در این تلاش پشتکار داشت.


    یک مسئله را بعنوان یک اصل برای خود قرار دهید تا آنرا فراموش نکنید.{همانند غذا خوردن در ساعات خاص و وعده های خاص یا ...} مشکلات نبایستی ما را باز دارند و از هنگامی که برخود خاکم شدید تا زمانی که به هدف خود نرسیده اید هرگز نباید تلاش های خود را متوقف کنیم. همانا ادامه ی تلاش مهم تر است.

    تمرین: تصمیم بگیرید که در یک روز معین به هنگام ظهر یک وعده ی غذا نخورید (درعوض اگر دوست دارید می توانید آب زیاد یا چند فنجان قهوه یا چای بنوشید) این تمرین اراده و تسلط شما را بر خودتان تقویت می کند.

    تمرین: نرمش یا دو برای 5 دقیقه یا یک ساعت پیاده روی.


    تمرین: روی زمین یا تشک سفت دراز بکشید. به مدت 30 ثانیه کاملا بی حرکت باقی بمانید. پس از آن ، این مدت را به 1 یا 2 دقیقه بیشتر افزایش دهید. بویژه ماهیچه های خود را به حالت کشیده و سفت نگاه دارید و پس از آن همه ی آنها را آرام رها سازید. تمرینی است برای مسلط شدن بر بدن.


                این را بدانید که موفقیت در پایان راه منتظر شما است.


 /یاد بگیریم: «چگونه بر خود مسلط شویم» ، پروفسور ار-اسپرینگر ، ترجمه ساعد زمان ،  ص ۴۲ تا ۵۶/


.. بسیار سفر باید تا پخته شود خامی ..


عازم سفر هستم و امید به پخته شدن خامی


براتون آرزوی سلامتی و بهروزی و حاکمیت برخود را دارم .


چگونه بر خود حاکم باشیم ؟ 2

ممکن است شما بطور خصوصی به خودتان  افتخار کنید و از انجام وظیفه یا گذراندن آزمایشی که برای موفقیت در آن تلاش زیادی کرده اید و یا بخاطر بدست آوردن تسلط بیشتر برخود احساس رضایت کنید. این احساس البته جنبه ی منفی نداشته و ممنوع نیست ؛ چیزی که ممنوع است به نمایش گذاشتن امکانات خود برای فریفتن دیگران است


اگر کسی در شرایطی مناسب به سر می برد ، کاری را که برای رسیدن به شرایط خوب او باید انجام داد ، انجام دهید. بجای اینکه بطور منفی به کسی حسادت ورزید سعی کنید دریابید او چه خصوصیت هایی را داراست که این موفقیت ها را کسب نموده اید و اگر در مقابل همان مراحل شکست خورده اید ، باشجاعت علل آنرا تجزیه و تحلیل کنید. از حسادت دوری نموده و مستقل باشید.


کارت را تهیه کن ! این کارت را همیشه با خود همراه داشته باش و در پایان هر روز آنرا بررسی کن و ببین که آیا در آن روز تسلیم این گرایشات شده ای یا اینکه در برابر آنها مقاومت کرده ای.


 


کسی که بر خود حاکم است ، در رفتارش با دیگران آرام ، متین و سنگین و جدی است و از خود بی صبری نشان نمی دهد. احساسات او را نمی توان از چهره اش خواند و طبیعتا هرگز به خشم نمی آید.!


با خشم و غضب مبارزه کنید : سعی کنید با دیده شدن اولین نشانه های بیرونی خشم را به محض اینکه متوجه آنها شدید متوقف نمائید. در آن هنگام شما خواهید توانست کنترل وضعیت تان رابدست بگیرید :


الف) شروع به تنفس عمیق و آهسته کنید.(آرام و منظم)


ب)  همه ی حرکات خود را آهسته کنید تا از طولانی کردن خشم خود بوسیله ی حرکات ناگهانی و بدون مقدمه جلوگیری کنید.


ج) با صدای آهسته و آرام صحبت کنید.


این سه نکته به شما اجازه می دهد تا دیگر در ورطه ی خشم فرو نیفتید.


/یاد بگیریم: «چگونه بر خود مسلط شویم» ، پروفسور ار-اسپرینگر ، ترجمه ساعد زمان ،  ص 33 تا 37/


بنا به گفته ی دوستان مبنی بر طولانی بودن مقاله قبلی در این یک سعی شده سخن کوتاه کرده و ادامه ی بحث را در پستی دیگر ارائه دهم.


چگونه بر خود حاکم باشیم ؟ 1

      برای تسلط بر خود باید به عیب های خود بپردازیم و آنها را بررسی کنیم و ببینیم که چگونه می توان بر آنها چیره شد. تعدادی از آن عیب ها را می شماریم :


1-   بی خیال بودن                                                                           


2-   هوس های زود گذر


3-   بیکاری


4-   به سادگی تحت تاثیر قرار گرفتن


5-   حواس پرتی و ... 


کسی که بر خود حاکم باشد ، در برابر هوس ها مقاومت کرده و قبل از تسلیم شدن با فکر و شناخت عوامل بوجود آورنده ی آنها ، در برابرشان برخورد می کند. گاهی اوقات هم این کار را نمی کند. باید خو د را برای مقاومت در برابر این لذایذ تمرین داد.


از بیکار ماندن حتی برای یک ربع یا نیم ساعت خودداری کنید. وقت را با صرف کردن برای آهنگی که به سختی به آن گوش می دهید ، یا نگاه کردن به برنامه ی تلوزیونی که آنرا با بی میلی دنبال می کنید ، بیهوده از بین نبرید.


این توصیه ی بسیار ساده را بکار ببندید :


-   جز در ساعاتی که برای آرامش و استراحت از قبل مشخص نموده اید ، در بقیه ی ساعات بیکار باقی نمانید.


-   هنگامی که تصمیم گرفته اید کاری را انجام دهید ، اجازه ندهید چیزی حواس شما را پرت کند.


-   خود را به کار بیشتر عادت داده و سعی کنید که عمیقا غرق کار شوید.


این اصول را بکار ببندید :


-   با هرنوع بی خیالی مبارزه کنید.


-   از هوس های آنی پرهیز نموده و آنها را با تاخیر انداختن به تعویق بیندازید.


-   از هرگونه بیکاری دوری نموده و بهتر و بیشتر کار کنید.


 

      در ابتدای بحث جدید با سخنی از دکارت شروع می کنیم که می گوید: «تا حقیقت چیزی را در خود در نیابم ، هرگز آنرا قبول نخواهم کرد.»


این دو اصل را یاد بگیرید و سعی کنید به آن عمل کنید :


1-   در مقابل تاثیر تبلیغات ، داده ها و دوستانتان مقاومت کنید. قبل از آنکه موضوعی را با دید منتقدانه ی خود بررسی کنید ، آنرا قبول ننمایید.


2-   با حواس پرتی روانی مبارزه کنید.


*  ما به شما پیشنهاداتی قبل از ادامه ی درس و طرح مسائل دیگر ارائه می کنیم تا از این درس نتیجه ی بهتری بگیرید:


یکی از عادت های خوب حمل یک کارت کوچک است که اصلی را که میخواهید دنبال کنید ، روی آن نوشته شده باشد. این کارت را در کیف جیبی یا کیف پول و یا ساک دستی خود حمل کنید. در طول روز چندین بار یا مثلا هنگامی که کمی وقت دارید (مثلا در وسایل نقلیه عمومی و یا در اتاق انتظار) آنرا بخوانید. مثلا می توانید روی این کارت با تیتر بزرگ بنویسید: « مبارزه علیه بی خیالی» و در زیر آن نکات مهم یا خلاصه ی درس را یادداشت کنید.


 مثلا به این شکل:


مبارزه علیه بی خیالی


-   داشتن لباس آراسته ،


-   راست نگه داشتن خود ،


-   صدای محکم ،


-   خوب ادا کردن جملات و کلمات ،


-   حداکثر پاکیزگی.


علاوه بر آن شما می توانید در پایین این کارت یک فرمول تلقین به خود را بنویسید. بعنوان مثال: من در هر شرایطی رفتاری فعال خواهم داشت. یا من هر روز خودم را راست تر نگه میدارم و کلمات را بهتر و بهتر ادا خواهم کرد. و به این ترتیب این کارت را به مدت یک هفته با خود حمل کرده و سعی کنید نکاتی را که در آن ذکر شده است بکار بندید.  (از همین هفته شروع کن!

هفت عادت مردمان موثر




کتاب «هفت عادت مردمان موثر» استفان کاوی، شهرت جهانی دارد.استفان کاوی در آمریکا به دنیا آمد. لیسانس را از دانشگاه یوتاه، فوق لیسانس را در رشته مدیریت بازرگانی از دانشگاه هاروارد و دکترا را از دانشگاه یانگ اخذ کرد.در همان دانشگاه سالها به تدریس در زمینه مدیریت کسب و کار و رفتار سازمانی اشتغال داشت.هنگام حضور در دانشگاه هاروارد به شدت به جنبه های انسانی سازمان‌ها علاقه مند شد و در آن زمینه به فعالیت پرداخت. پس از آن خود موسسه‌ای به نام کانون بین‌المللی رهبری کاوی تاسیس و فعالیت‌های وسیعی را به عنوان مدرس و مشاور در بیش از نیمی از ‌۵٠٠ شرکت موفق در آمریکا آغاز کرد. کاوی مقالات بسیاری در زمینه رهبری، کارایی فردی و سازمانی و روابط خانوادگی و اجتماعی تالیف کرده است. او سخنران زبردست و نویسنده‌ی برجسته‌ای است که همواره کتاب‌هایش درصدر پرفروش ترین کتاب‌های مدیریتی قرار گرفته و به زبان‌های مختلف منتشر شده است. او آموزش مدیران شرکت‌ها را در همه سطوح وجهه‌ی همت خود قرار داده و تاکنون جوایز متعدد و چندین دکترای افتخاری کسب کرده است.کتاب هفت عادت مردمان موثر او شهرت جهانی دارد و تاکنون به ‌۴٠ زبان زنده دنیا ترجمه و در بیش از ‌١۵ میلیون نسخه در ‌٧٠ کشور به فروش رفته است. این کتاب بیش از ‌١٠ سال در فهرست پرفروش ترین کتابهای جهان قرار داشت. مجله فوربس در سال ‌٢٠٠٢ کتاب هفت عادت را یکی از ‌١٠ کتاب موثر مدیریتی در قرن بیستم معرفی کرده است. در سال ‌١٩٩۶ مجله تایم او را به عنوان یکی از ‌٢۵ آمریکایی تاثیرگذار عنوان کرده است. کتاب هفت عادت به نکات ظریفی می‌پردازد و نیازهای باطنی انسان را پاسخ می‌گوید.

 کنت بلانچارد((نویسنده مدیر 1دقیقه ای ،مدیریت استرس )) درباره‌ی او گفته است کاوی موجودی خارق العاده است. نوشته های او پرمحتوا و پرمعناست. او به مردم توجه دارد.

 

هفت عادت مردمان موثر، برگرفته از کتاب استفان کاوی، به قرار زیرند:

1.       عامل بودن؛

2.       شروع از پایان درذهن؛

3.       نخست به اولین ها پرداختن؛

4.       برنده - برنده اندیشیدن؛

5.       اول فهمیدن و سپس فهماندن؛

6.       هم افزایی (سینرژی)؛

7.       اره تیزکردن (پیشرفت مستمر و فرایندهای پیشرفت).

 


در این کتاب، هفت عادت یک سیر تحولی را از رشد شخصی (سه عادت اول) تا کار گروهی/ همکاری / ارتباطات (سه عادت بعد) به دوباره سازی همه عادات (عادت هفت) طی می کنند.

حساب بانکی عاطفی


در ابتدا امر بگذارید پنج سرمایه ای که حساب بانکی عاطفه را انباشته می سازد نام ببریم:

1. درک دیگران:

تلاش برای درک واقعی فرد دیگر، شاید یکی از مهم ترین سرمایه های شما و پیش درآمدی برای  هر بازگشایی سرمای دیگری باشد.


2. توجه به جزئیات :

مهربانی ها و محبت های پیش پا افتاده بسیار مهم هستند . بی احترامی ، بی مهری و حتی بی علاقکی باعث کم شدن مقدار قابل توجهی از سرمایه شما خواهد شد . در رابطه با انسانهای دیگر چیزهای کوچک نقش های بزرگی ایفا می کنند

. تعهد به قول و قرارها :

پایبندی به تعهدات و فاداری یا تعهد به قول و قرارها یکی از بزرگترین سرمایه های شخصی است و خلف وعده و یا نادیده انگاشتن تعهدات ضرر هنگفتی به سرمایه شما وارد می سازد.

4. تعهد به قول ها و تعهدات :

 مردم به قول ها  و تعهدات دل می بندند ، به خصوص به تعهداتی که اساس زندگی آنها را تشکیل می دهد . عدم شفاف سازی انتظارات و توقعات و یکی از دلایل مشکلاتی که در روابط انسان پدیدار می شود، ریشه در نا سازگاری و ابهام در انتظارات مان را دیگران به خوبی فهمیده اند و در جهت عملی شدن آنها با ما همکاری خواهند کرد ، شرایط بسیار بدی را در روابط خود با آنان به وجود می آوریم.

5. ابراز بزرگواری:

بزرگواری و رفتار درست و شایسته موجب اعتماد می شود و اساس سرمایه های دیگر را تشکیل می دهد. بزرگواری شامل صداقت ودرستی هم می شود ، اما ارزشی فراتر از آن دارد.وقتی از حساب بانکی عاطفه تان سرمایه ای کم می کنید ، باید عذر خواهی کنید و این کار را صمیمانه و صادقانه انجام دهید.

 

در زیر، هریک از این عادتها را مبتنی بر ارتباطشان با این تئوری بررسی می کنیم.

 

عادت 1: عامل باشید

اساسی­ترین عادت عامل بودن است. عامل بودن یعنی مسوولیت کار خود را برعهده گرفتن، ملامت نکردن اوضاع و شرایط یا اشخاص، .... نقطه مقابل عامل بودن، واکنشی بودن است. مردمان موثر عاملند، یعنی مسوول هستند و رفتارشان حاصل تصمیم و انتخاب آگاهانه خودشان است.

 

یکی از بهترین راه­ها برای تشخیص میزان عامل بودن خود این است که ببینیم وقت و انرژی خود را صرف چه چیزهایی می­کنیم. می­توانیم حلقه نگرانی خود را از حلقه چیزهایی که درباره آنها نگرانی بخصوصی نداریم جرا کنیم. با نگاه کردن به موارد درون حلقه نگرانی خود درمی­یابیم که چه چیزهایی بیرون از اختیارمان قرار دارند و در مورد کدام چیزها می­توانیم کاری انجام دهیم. این دسته در دایره کوچکتری بنام حلقه نفوذ قرار می­گیرند. با تمرکز بر این حلقه می­توان آن­را گسترش داد تا جایی که حتی بزرگتر از حلقه نگرانی شود. بدین ترتیب است که همواره به نگرانی­ها پاسخ مناسب خواهیم داداساسی­ترین عادت عامل بودن است. عامل بودن یعنی مسوولیت کار خود را برعهده گرفتن، ملامت نکردن اوضاع و شرایط یا اشخاص، .... نقطه مقابل عامل بودن، واکنشی بودن است. مردمان موثر عاملند، یعنی مسوول هستند و رفتارشان حاصل تصمیم و انتخاب آگاهانه خودشان است.

 

یکی از بهترین راه­ها برای تشخیص میزان عامل بودن خود این است که ببینیم وقت و انرژی خود را صرف چه چیزهایی می­کنیم. می­توانیم حلقه نگرانی خود را از حلقه چیزهایی که درباره آنها نگرانی بخصوصی نداریم جرا کنیم. با نگاه کردن به موارد درون حلقه نگرانی خود درمی­یابیم که چه چیزهایی بیرون از اختیارمان قرار دارند و در مورد کدام چیزها می­توانیم کاری انجام دهیم. این دسته در دایره کوچکتری بنام حلقه نفوذ قرار می­گیرند. با تمرکز بر این حلقه می­توان آن­را گسترش داد تا جایی که حتی بزرگتر از حلقه نگرانی شود. بدین ترتیب است که همواره به نگرانی­ها پاسخ مناسب خواهیم داد.

. مهمترین ایده پنهان پشت این عادت این است که در یک شرایط مشخص، چه آن را خوشایند فرض کنیم چه ناخوشایند و طردشده در نظرش بگیریم، ما اجازه انتخاب داریم که چطور با موضوع برخورد کرده و به آن بپردازیم. اگر کسی در خیابان یک بزرگراه به یکباره جلو ما بپیچد، احساس عصبانیت نسبت به شخص خاطی در ما برانگیخته می شود. اما توجه داشته باشیم که این واکنش، خود یک انتخاب است. به استناد کتاب، واکنش بسیار موثرتر، گزینش واکنــش مخالف و بروز عکس العملی برخلاف عادت یا احساس طبیعی است. بااین رویکرد ما می توانیم نسبت به هرچیز منفی، محرکی مثبت نشان دهیم و زندگی شادتر و پرثمرتری داشته باشیم.

2 - شروع از پایان، در ذهن: عادت دوم ما را تمرین می دهد تا پیش بینی کنیم که آینده موضوع موردنظرمان چگونه خواهد بود و یادآور این ضرب المثل قدیمی است که اگر نمی دانید کجا می خواهید بروید، همه راهها شما را به مقصد می رساند«. شروع ذهنی از پایان می گوید که آنچه می خواهید بدان برسید را تجسم کنید. آینده تا به امروز ما را به مقصد راهنمایی می کند،  چیزی که با کمک نتیجه نهایی ایده ال به آن معنا می بخشیم با تمام مزایا و ویژگیها، مثبت و بدون هرگونه عیب یا ضرری همان چیزی است که استفان کاوی در تشریح عادت دوم در کتاب خود بیان داشته است.

ذهنا از پایان آغاز کنید یعنی به روشنی مقصدتان را بدانید. تا بدانید که می خواهید به کجا برسید.

 

عادت دوم می گوید : برنامه خود را بنویسید و فلسفه و نظام ارزشی خود را تعیین کنید.شعار"رسالت شخصی"personal mission statement  خود را در دل و ذهن تان حک کنید. که نوعی " عادت ر هبری " است.

  ر هبری با این مساله سر و کار دارد که : چه اموری را می خواهم انجام بدهم و مدیریت با این مساله سر و کار دارد که : چگونه می توانم امور معینی را به بهترین شکل به انجام برسانم.

  اغلب به عنوان فرد یا گروه آنقدر به کاری که در دست داریم مشغولیم و می خواهیم از نردبان ترقی بالا رویم که متوجه نمی شویم که از همان نخست نردبان به دیوار نادرست تکیه داشته است.(نداشتن ر هبری)

بیشتر اوقات والدین نیز به جای ر هبری( هدایت و ایجاد هدف و احساس اتحاد خانوادگی )به تله مدیریت (یعنی به جزئیات و کنترل کردن کارایی و قواعد) می افتند.

راه حل بیشتر مشکلات زناشویی هم رهبری بیشتر و مدیریت کمتر است.

برای اینکه هر چه سریعتر اختیار زندگی تان را به دست بگیرید دو راه اساسی وجود دارد:

1-     هدفی برای خود تعیین کنید و متعهد شوید که به هدفتان برسید

2-      عهدی ببندید و حتما بر سر پیمان خود بایستید.

به این ترتیب اختیار زندگیتون را در دست میگیرید و اعتماد به نفس لازم را پیدا میکنید.این اعتماد به نفس ناشی از خویشتن داری و احساس امنیت درونی است.زیرا به شما نشان می دهد که خودتان منشا احساس امنیت خودتانید. و با تمام وجود به اصول و نظام ارزشی خویش پای بندید.حال آنکه منشا احساس امنیت بیشتر افراد دیگرانند.به همین دلیل تا این اندازه از مورد مقایسه گرفتن می هراسند .زیرا دارای ذهنیت" کمبود" هستند.

کلید توانایی تغییر یافتن است.یعنی زمانی که می دانید به راستی کیستید.چه اصول و ارزشهایی برایتان اهمیت داردو چه چیز می خواهید بوجود بیاوریدو تعهدتان بر پایه و اساس کدام ارزشهاست.

 

3 - نخست به اولین ها پرداختن: عادت سوم به طور مشخص به روشها و راههای رسیدن به تجسم تعریف شده در عادت دوم پرداخته است. به این ترتیب که به سمت عمل کردن گام بر می داریم.

برخی از روشهای رسیــــدن به بهترین راه حل در این تئوری، مانند افـزایش درجه ایده الی، رفع تضادها، استفاده از منابع موجود بدون افزودن منبع جدید، به ما کمک می کنند تا تشخیص دهیم کدام راه حل قوی تر و ثمربخش تر از بقیه است.

مردمان موثر به جای مدیریت زمان به مدیریت خویشتن می پردازند.یعنی به جای واکنش نشان دادن به مسایل اضطراری،یا امور بی اهمیت، به الویت ها و ارجحیت های خود توجه می کنند.

نخست شعار رسالت و نظام ارزشی خود را بنویسید، تا دقیقا بدانید چه چیز را می خواهید متحقق سازید و آنگاه هر چیز دیگر را پیرامون این کانون ،برنامه ریزی و اجرا کنید.و از همه مهمتر بیاموزید چگونه به سایر مسایل و اموری که پیش می آیند " نه" بگویید.زیرا با ابن کار به مهمترین امور " آری " میگویید.

مدیریت موثر یعنی نخست امور نخست را قرار دهید.ر هبری تعیین میکند که " امور نخست" کدامند.

مدیریت زمان:

         1 - فعالیت های مربوط به : بحرانها- مشکلات فشار آور- پروژه های مهلت دار: برای همه پیش می آید ولی اگر زیاد به آنها بها دهیم بر زندگی ما مسلط میشوندو هر روز در حال دست و پنجه نرم کردن با این مشکلات خواهیم بود

 

2- فعالیت های مربوط به : پیشگیری، امور مربوط به قابلیت تولید، استحکام روابط،تشخیص فرصت های تازه، برنامه ربزی،باز آفرینی، تفریح سازنده:   این فعالیت ها  مهم اما غیر اضطراری اند.یهنی مستقیما با نقش ها و هدف های شما در ارتباط اند هرچند لزومی ندارد که همین لحظه به آنها بپردازیم.

 

3- فعالیت های مربوط به گسیختگی و انقطاع: مانند برخی تلفن ها و برخی نامه ها و برخی گزارشات- بعضی از جلسات- امور فشار آور و فوری- رعایت امور همه پسندو بعضی آداب اجتماعی :    این فعالیت ها  اضطراری اند ولی مهم نیستند و به رسالت ما ارتباطی ندارند

4-  فعالیت های مربوط به: مشغله های کم اهمیت- بعضی نامه ها- بعضی از مکالمات تلفنی- اتلاف وقت- سرگرمیها :   این فعالیت ها عموما اتلاف وقت هستند.مانند سرگرمیها و یا تماشای بیش از حد تلویزیون ، دیدار های غیر ضروری که در نهایت تمام وقت شما را میگیرند ولی در پایان روز متوجه میشوید که هیچ کار مهمی نکرده اید.

 

گروه 2 کلید مدیریت موثر است.هرگونه فعالیت در زمینه ایجاد روابط عمیق، برنامه ریزی و سازمان دادن،رشد و گسترش مهارت های شخصی، ورزش، مطالعه عمیق و آموزش مداوم در این گروه قرار دارد.

توصیه میشود به جای برنامه روزانه، برنامه هفتگی و ماهانه و ششماهه و یکساله خود را برنامه ریزی کنید.در این صورت پیش از مجلس ختم خود خواهید دانست که آن روز درباره تان چه خواهند گفت.

-         در روابط انسانی نمی توانید از نگرش " کارایی" سود جویید.نگرش " راندمان" فقط برای ابزار و اشیا قابل استفاده است.اشیا را می توانید اداره(مدیریت) کنید . اما انسانها را فقط می توانید ر هبری کنید.

-         یکی از راه های دیگر افزایش تولید، تفویض امور به دیگران است تولید کننده با صرف یک ساعت وقت و انرژی می تواند " یک واحد" از نتایج را تولید کند در حالیکه یک مدیر با صرف همان وقت و انرژی می تواند " ده یا پنجاه و یا صد واحد " از همان کار را تولید کند.

-         تفویض 2 نوع است: آمرانه و ناظرانه. در تفویض ناظرانه مدیر فقط نظارت میکندوتوجهش را به جای شیوه ها به نتایج مورد نظر معطوف می سازد. اجازه میدهدافراد خودشان شیوه های خود را انتخاب کنند اما آنها را مسوول و متعهد می سازد تا نتایج مورد نظر خود را بوجود بیاورند.

 

4 - برنده - برنده اندیشیدن: از منظر یک عادت فردی مرتبط با دیگران،

مردمان موثر، تفکر برنده - برنده دارند؛ همان طور که این تئوری به ما کمک می کند تا به وسیله روشهای نظام یافته به راه حل برنده - برنده دست یابیم. دو چیزی که بسیار به یکدیگر نزدیک و متصل هستند.

به عنوان مثال، مذاکره بین دو نماینده از دو سازمان را تصور کنید. تصور مرسوم آن است که دو فرد مقابل هم و در دوســـــــوی میز می نشینند و به گفت وگو می پردازند. این در حالی است که در یک مذاکره با منطق بـــــرنده - برنده، هردو طرف به یک سمت میز می آیند و با نشستن در کنار هم، فارغ از دغدغه اینکه صرفاً هریک چه منافعی از دیگری عایدش خواهد شد، به افق گسترده دنیای امکان پذیرها و منــــافع ناشی از همراهی یکدیگر می اندیشند.

مفهوم نگرش برنده / برنده این است که همواره جویای منافع متقابل و دو یا چند جانبه باشید.در عادت 4 جایی برای رقابت و مقایسه وجود ندارد.زیرا در عادت 4 ، کار گروهی و همکاری و برنده شدن همه کسانی که در ان ذینفع اند الزامی است. در عادت 4 به جای من می گوییم " ما" . برای این " ما" نه کمترین بلکه بیشترین را می طلبید و بوجود میاورید.

نگرش برنده - برنده این خواهد بود که :" بیا به شیوه ای گفتگو کنیم تا هر دوی ما بتوانیم برای این مساله راه حلی پیدا کنیم که از دیدگاه هر دوی ما مطلوب باشد. آیا با این کار موافقی؟"

اما اگر آن شخص موافقت نکند ،نشانه آن است که بانک عاطفی خالی و سطح اعتماد پایین است.نخست بکوشید که از طریق عادت های 1 و 2و 3 بانک عاطفی خود را پر کنید.

نگرش برنده - برنده می گوید علاوه بر نیکی باید سرشار از شهامت باشید.علاوه بر همدلی باید اعتماد به نفس داشته باشید و علاوه بر با ملاحظه بودن باید شجاع باشید.ایجاد تعادل میان شهامت و ملاحظه امری اساسی است.

شهامت بالا و ملاحظه پایین نتیجه اش نگرش " برنده - بازنده " خواهد بود.یعنی شهامت آن را خواهید داشت که به عقاید خود اهمیت بدهید ولی نسبت به عقاید دیگران بی ملاحظه خواهید بود

ملاحظه بالا و شهامت پایین نتیجه اش نگرش " بازنده- برنده " است.یعنی نسبت به عقاید طرف مقابل بسیار با ملاحظه خواهید  بود اما شهامت آن را نخواهید داشت که عقاید خود را ابراز کنید.

در نگرش برنده - برنده باید میان احترام به خود و احترام به دیگران تعادل ایجاد کنید.

 

5 - اول فهمیدن و سپس فهماندن : اول در پی فهمیدن باشید، سپس سعی کنید بفهمانید. این کار به نظر ساده می نماید اما در عمل دشوار است.

عادت پنجم می گوید که پیش از توجه به دیدگاه خودمان، به موضوع از دید دیگران نیز بنگریم.

در کتاب استفان کاوی، عادت ششم به کارگیری توام پنج عادت پیشین است. بنابراین، این عادت به تنهایی شامل تمام اجزای آنها نیز می شود. 


6 - یکپارچه کردن: 1 - اجسام مشابه یا اجسامی راکه برای انجام عملکردهای پیاپی در نظر گرفته شده اند، به صورت مکانی با هم ترکیب کنید؛

2 - عملکردهای مشابه یا پیاپی را به صورت زمانی با یکدیگر ترکیب سازید. اصل 6 . جامعیت یا عمومیت دادن: به منظور رفع نیاز به چند جسم، یک جسم می تواند عملکردهای چندگانه ای داشته باشد.

 

7 - اره تیزکردن: عادت اره تیزکنی، به مـــــا می گوید که در مقایسه سفر با مقصد، اهمیت سفرکردن را بدانیم. مردمان موثر براساس این عادت، مردمانی هستند که به طور مداوم بازنگری و نوسازی آنچه را انجام می دهند و روش آن را مدنظر قرار می دهند

پی سی سی

پی سی سی

خداوند را بسیار سپاس گزارم که فرصتی به من داده شده است تا بتوانم همه ی آنچه از قوانین کیهانی او و نتایجی که اجرای صحیح این قوانین در زندگی مان به بار می آورد، همه آنچه که مرا به این مسیر هدایت کرده و در این مسیر پیش می برد، همه آنچه که موجب تبدیل تمام نگرانی هایم به آرامش شده... همه و همه را با شما نیز سهیم شویم!! برای من، بودن با شما و کار کردن برای شما لذت بخش ترین کارِ دنیاست!!! این همان کاری است که همیشه دوست داشتم انجام دهم… همان کاری که با عشق آنرا انجام می دهم … همان کاری که تمامِ وجودم را به حرکت و تکاپو و به رشد وا می دارد… بسیار دوست دارم که بتوانم از هر کجای دنیا که هستم، همان لحظه که ایده ای، نوشته ای، یک فایل، یک نظر و هر چیزی که به من احساسِ خوبی می دهد و مرا سرشار از شوق می کند را با شما نیز سهیم شوم. زیرا احساسِ خوب داشتن، از همه چیز مهم تر است… درراستای این اشتیاق تصمیم به افتتاح سایت پی سی سی نمودم منتظر دیدن تان هستم… منتظر هستم تا هر لحظه با بیشتر بودنمان در احساسِ خوب، زندگی بهتر و اتفاقاتِ بی نظیرتری برای خود بوجود آوریم چون وظیفه ماست که: خوب زندگی کنیم و کمک کنیم تا جهان جای بهتری شود…