برنامه ریزی ضمیر نا خوداگاه توسط فایلهای سابلیمینال صوتی وتصویری

برنامه ریزی ضمیر نا خوداگاه توسط فایلهای سابلیمینال صوتی وتصویری

برنامه ریزی ضمیر نا خوداگاه توسط فایلهای سابلیمینال صوتی وتصویری برای رسیدن به تمام خواسته ها و اهداف .,ثروتمند شدن ,کاهش لاغری,ترک سیگار و مواد مخدر,,رها و فراموش کردن خاطرات تلخ گذشته,وتقویت ذهن وحافظه
برنامه ریزی ضمیر نا خوداگاه توسط فایلهای سابلیمینال صوتی وتصویری

برنامه ریزی ضمیر نا خوداگاه توسط فایلهای سابلیمینال صوتی وتصویری

برنامه ریزی ضمیر نا خوداگاه توسط فایلهای سابلیمینال صوتی وتصویری برای رسیدن به تمام خواسته ها و اهداف .,ثروتمند شدن ,کاهش لاغری,ترک سیگار و مواد مخدر,,رها و فراموش کردن خاطرات تلخ گذشته,وتقویت ذهن وحافظه

فیزیک کوانتوم

فیزیک کوانتوم، سرآغازی بر خداشناسی

برای بشر غربی، فیزیک از گالیله و نیوتن شروع شد. تصور و درک خاص نیوتن از طبیعت باعث شد که روشی مشخص و بسیار مفید برای بشر در جهت شناخت طبیعت بوجود آید. پذیرفتن یک نظم کلی در طبیعت باعث شد که بشر برای شناخت طبیعت از روابط منطق یعنی ریاضیات استفاده کند. بدون شک می‌توان ریشه این نوع طرز تفکر را در اعتقاد دینی این دانشمندان دانست. زیرا بر اساس اصول دینی اسلام و مسیحیت جهان دارای نظم و قائده است، لذا ایمان به وجود این قائده به عنوان یک اصل به تنهایی شرایطی را مهیا می‌سازد تا اینکه انسان در راه شناخت طبیعت بر اساس ریاضیات حرکت کند.


physics-couantom-va-khodashenasiاما در صورتی که علم به تنهایی مورد استفاده قرار گیرد ممکن است بشر را به انحراف بکشاند. بشر غربی با گسترش دانش تجربی خود و فرمول بندی آن براساس ریاضیات توانست بسیاری از تکنولوژی‌ها را محقق سازد و بسیاری از از اسرار طبیعت را فرمول بندی نمایید. اگرچه نقش دین در شکل‌گیری این طرز تفکر خاص غیر قابل انکار بود اما این دستاوردهای شگفت برای بشر آن روز آن‌چنان عظیم به نظر می‌رسید که کم‌کم زمینه‌ای را مهیا ساخت تا به علم تجربی خود مغرور شده و نقش خدا را کاملا جدا از هرچیزی بداند. وقتی انسان می‌بیند که ریشه بسیاری از تکنولوژی‌های روز دنیا کاملا جدا از مفهوم دین و خدا، به دست می‌آید، آن‌چنان وسوسه می‌شود که بگویید، چون خدا تجربه پذیر نیست، پس نمی‌تواند وجود داشته باشد!

این علم پرستی تا چند دهه قبل ادامه داشت تا اینکه با گسترش علم فیزیک به ابعاد بسیار ریز، بشر با پدیده‌هایی مواجه شد که شناخت ما را از طبیعت دچار دگرگونی عظیمی کرد. ساختار کوانتومی طبیعت اگر به عنوان کامل‌ترین ساختار اتمی پذیرفته شود، باعث می‌شود که ما هیچ وقت نتوانیم ذات طبیت را بطور ۱۰۰% درک کنیم. بسیاری از اساتید فیزیک در سر درس کلاس‌های خود برای توجیه رفتار ذرات کوانتومی مجبور می‌شوند از کلماتی استفاده کنند که بر خلاف خط و مشی فیزیکی آنهاست؛ برای مثال در بررسی آزمایش دو شکافی و تداخل مجبوریم برای توجیه آزمایش بگوییم، ذره می‌فهمد، طبیعت می‌فهمد، ذره می‌تواند، ذره می‌بیند و … بهره گیریم.

علی‌رغم مقاومت بعضی از اساتید ساینس زده از به کار بردن اینگونه جملات، مجبور می‌شوند برای توجیه اینگونه آزمایش‌ها و پدیده‌ها از جملاتی که فهم و شعوری را به طبیعت نسبت می‌دهند، استفاده کنند. لذا، در دهه‌های اخیر علی‌رغم پیش‌بینی علم پرستان، رشد ایمان به خدا و وجود خالق هستی در بین دانشمندان فیزیک رو به فزونی است. امروزه برای دانشمندان ثابت شده که طبیعت تا حد خاصی از خود را می‌تواند برای ما عریان کند. یعنی اینکه به نظر می‌رسد نوعی اراده‌های ذاتی در طبیعت وجود دارد که نمی‌گذارد ما به عمق و ذات طبیعت پی‌ببریم. از جمله اینکه شما هیچ گاه نمی‌توانید به طور هم‌زمان سرعت و مکان یک ذره را با دقت بی‌نهایت معین سازید. آری خدا تاس نمی‌ریزد ولی بدلیل درک ناقص ما از طبیعت، مجبور می‌شویم از حساب احتمالات در فیزیک استفاده کنیم. عدم درک کامل ذات طبیعت به معنای عدم وجود نظم و ناظم نمی‌باشد. لذا امروزه دید دانشمندان فیزیک به مسئله وجود خالق بیشتر و بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد. وجود یک خالق آفریننده نظم در طبیعت از بدیهیات دین اسلام می‌باشد و اسلام همواره ما را به شناخت طبیعت به عنوان یکی از راه‌های خداشناسی دعوت می‌کند. البته همین دین در کنار دعوت ما به شناخت طبیعت برای ما روشن کرده که شما هیچ گاه نمی‌توانید به ذات برخی از پدیده‌ها برسید. لذا به نظر می‌رسد «اصل عدم قطعیت هایزنبرگ» گواهی براین مدعاست که ما هیچ‌گاه نمی‌توانیم ذات طبیعت را درک کنیم.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.