برنامه ریزی ضمیر نا خوداگاه توسط فایلهای سابلیمینال صوتی وتصویری

برنامه ریزی ضمیر نا خوداگاه توسط فایلهای سابلیمینال صوتی وتصویری

برنامه ریزی ضمیر نا خوداگاه توسط فایلهای سابلیمینال صوتی وتصویری برای رسیدن به تمام خواسته ها و اهداف .,ثروتمند شدن ,کاهش لاغری,ترک سیگار و مواد مخدر,,رها و فراموش کردن خاطرات تلخ گذشته,وتقویت ذهن وحافظه
برنامه ریزی ضمیر نا خوداگاه توسط فایلهای سابلیمینال صوتی وتصویری

برنامه ریزی ضمیر نا خوداگاه توسط فایلهای سابلیمینال صوتی وتصویری

برنامه ریزی ضمیر نا خوداگاه توسط فایلهای سابلیمینال صوتی وتصویری برای رسیدن به تمام خواسته ها و اهداف .,ثروتمند شدن ,کاهش لاغری,ترک سیگار و مواد مخدر,,رها و فراموش کردن خاطرات تلخ گذشته,وتقویت ذهن وحافظه

محصولات2

ما بی انتها هستیم


در حادثه اخیر ساختمان پلاسکو، دوستان زیادی از من درباره “موضوع مرگ” پرسیدند. برخی نگران این موضوع بودند که رسیدن به خواسته ها چه فایده ای دارد، وقتی هر لحظه ممکن است با مرگ مان همه چیز تمام شود!

من ساعت‌های زیادی در زندگی‌ام به این موضوع فکر کردم و به یقین رسیدم که مرگ چیزی جز اتمام یک سفر زیبا و شروع یک سفر زیباتر نیست. این موضوع وقتی بیشتر لمس شد که بیش از ۲ سال از زندگی‌ام را به همراه خانواده، به سفر در کشورهای مختلف گذراندم.

هتل‌های زیبای زیادی را تجربه کردم، خانه‌های مختلف با سبک‌های معماری متفاوت که هرکدام زیبایی خاص خود را داشتند و هر کدام طبق فرهنگ آن منطقه طراحی و ساخته شده بودند، خودروهای مختلف با طرح و مکانیزم های مختلف که هر کدام زیبایی و لذت خاص خود را داشتند. شهرها و مناطقی زیبا که بی شباهت به بهشت نبودند. اما زمان ترک هیچ کدام از آن زیبایی‌ها، کمترین احساس ناراحتی‌ای نداشتم یا حس نمی‌کردم که با ترک آن مکان، چیزی را از دست  داده‌ام.

حتی همین لحظه هم که به آن فکر می‌کنم، هیچ حسرتی درباره هیچکدام شان ندارم. نمی‌گویم ای کاش آنجا بیشتر می‌ماندم، یا آن کار را نیز انجام می دام یا آن مکان را هم می‌دیدم. زیرا از تمام آن لحظات به گونه‌ای لذت بردم که جای هیچ ای کاشی باقی نماند. می‌دانستم مکان‌های زیباتر و تجارب بهتری نیز در جهان در انتظارم است.

مکانی که همین حالا در آن زندگی می‌کنم، از تمام آن مناطق رؤیایی، زیباتر است که این موضوع را ثابت می کند.

با این حال اگر همین الان فرشته مرگ به سراغم بیاید، با کمال میل به همراهش می‌روم بی آنکه تصور کنم مرگ، این همه زیبایی و نعمت را از من می گیرد یا حسرتی داشته باشم. زیرا می دانم جایی که قرار است در آنجا باشم، بسیار زیباتر و لذت بخش تر از جایی است که الان هستم. زیرا من هر لحظه همان کاری را انجام داده‌ام که بیش از هر چیز به آن علاقه داشته‌ام.

و مهم‌تر ازهمه، از نظر من اصلاً مرگی وجود ندارد.

کل زمان زندگی مادی ما، در برابر ابدیت ما، دقیقاً به اندازه یک سفر کوتاه است.

چرا فکر می‌کنی با مرگ همه چیز نابود می‌شود؟ چرا فکر می‌کنی مرگ بدترین اتفاق زندگی است؟

آیا بدترین حادثه برای درختان، زمستان است؟

آیا وقتی ریزش برگ‌های درختان در پاییز یا شاخه‌های خشکیده‌شان را در زمستان می‌بینی، به حالشان گریه می‌کنی؟ شما نگران وضعیت گیاهان در پاییز و زمستان نیستی، زیرا می دانی این یک فرصت برای یک رویش زیباتر است. می دانی این جزئی از طبیعت است.

مرگ نیز بخشی از طبیعت ماست. بدن ما هر روز درحال تجربه مرگ و تولد است. هر روز سلولهای زیادی می‌میرند تا فرصتی برای تولد سلولهای جدید باشد. تنها چیزی که درباره مان ثابت است، روح مان است که ابدی است.

ما یک جسم نیستیم که فقدانش ما را بترساند، بلکه یک روح هستم که انتخاب کرده مدت بسیار کوتاهی، بُعد جسمانی را تجربه کند.

انتخاب کرده تا در این جسم مادی با تضادهایش روبرو شود، خواسته‌هایش را بشناسد و شور و اشتیاق حرکت در مسیر خواسته‌هایی را تجربه کند که هر صبح به  واسطه‌شان از خواب بر می‌خیزد.

فردی که در عین خوشبختی، ثروت، سلامتی و آرامش مرگ را تجربه می‌کند، نه تنها چیزی را از دست نداده، بلکه از فرصتی استفاده کرده که در این بُعد جسمانی داشته و آنچه را که دوست داشته، خلق نموده و از این تجربه لذت برده است. وقتی هم می میرد، مانند فردی است که سفرش به یک مکان رؤیایی تمام می‌شوددر حالیکه مکان‌های زیباتری منتظر اوست.

مرگ مانند پاییز و زمستان که فرصتی است برای تولد برگ‌های تازه در بهار، یک فرصت است برای تجربه بُعد خدایی‌مان.

تمام کاری که باید در این بعد جسمانی انجام دهیم، تجربه مسیری است که خودمان انتخاب کرده‌ایم و انجام کاری است که بیش از هر چیز به آن علاقه داریم.

آنوقت است که در لحظه مرگ، هرگز حسرت انجام کاری که دوست داشتیم انجام دهیم اما آن را به تعویق انداختیم، را نخواهیم داشت.

سید حسین عباس منش

 


معجزات علمی قرآن

 معجزات علمی قرآن

قرآن کتابی است که علاوه بر اینکه برنامه‌ی کامل زندگی یک مسلمان را در بر دارد در مورد بسیاری از پدیده‌های علمی که طی چند دهه‌ی اخیر کشف شده‌اند به صراحت سخن گفته است. و این برای آن است که کسانی که در مورد الهی بودن آن شک دارند شک‌هایشان برطرف شود و یا ایمانشان قوی تر گردد.بی شک کسی که آن‌ها را خوب بفهمد پی می‌برد که قرآن از طرف عقل کل جهان هستی آمده است. برخی از پدیده‌هایی که قرآن در موردشان سخن گفته است:

پیدایش جهان (فصلت/۱۱)- انبساط و گسترش عالم (ذاریات/۴۷) – مسطح نبودن زمین (رحمن/۱۷) – کوه‌ها عامل استحکام پوسته‌ی زمین (نبأ/۷) – نیروی جازبه سیارات و ستارگان (رعد/۲) – نظریه‌ی ذوجیت (یس/۳۶) – تأثیر روانی رنگ سبز (رحمن/۷۶) و … به زودی کسانی را که به آیات ما کفر ورزیده‌اند، در آتشی سوزان درآوریم که هر گاه پوستهایشان بسوزد و بریان گردد، پوستهای دیگری را برجایش نهیم تا عذاب را بچشند، آری خداوند توانا و حکیم است؛.(نساء/۵۶: )

این خاصیت بدن که اعصاب حسی مستقیماً در زیر پوست انسان قرار دارند به نحوی که اگر پوست انسان بسوزد، دیگر احساس درد هم تماماً از بین می‌رود چندین سال پیش کشف گردید پس چطور از یک انسان درس نخوانده انتظار می‌رود که نکته‌ی پزشکی بسیار مهمی بگوید که ۱۴۰۰ سال پس از او کشف می‌گردد؟ این آیه استمرار عذاب دوزخیان را بیان می‌کند و اگر پیامبر خود آن را می‌گفت بایستی برای آنکه تأثیر سخن بیشتر شود به نفوذ آتش در گوشت‌ها و استخوان اشاره می‌کرد ولی اگر چنین می‌بود در قرآن اشکال علمی پیدا می‌شد و آن زمان از طرف خدا نبود.بگو اگر انس و جن گرد آیند تا نظیر این قرآن را بیاورند مانند آن را نخواهند آورد هر چند برخى از آن‌ها پشتیبان برخى باشند.

 

Big bang یا انفجار بزرگ و انبساط جهان:

انفجار بزرگ یک نظریه علمی است که بر پایه‌ی آن جهان از انفجار یک توده‌ی فوق العاده متراکم و با حجم ناچیز آغاز شده است و این لحظه، لحظه‌ی آغازین هستی است که کل هستی (شامل زمان و هر سه بعد) از آن هنگام، بر طبق این نظریه، شروع شده است. بر طبق این نظریه، جهان فعلی ما از ذره بسیار کوچک تر از کوچک‌ترین ذرات بنیادی بوجود آمد و به این حالت تکینگی گویند. در واقع بر طبق این نظریه، از این تکینگی جهان منفجر شد و از این ذره همهٔ ذرات بنیادی به وجود آمدند و شروع کردند از مرکز آن دور شدن، که میلیاردها کهکشان و از جمله همین کهکشان راه شیری خودمان به وجود آمدند. این انفجار باعث انبساط جهان به صورت بادکنکی می‌شود.

سوره ۲۱ (انبیاء) آیه‌ی ۳۰:

*أَوَلَمْ یَرَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ کَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ أَفَلَا یُؤْمِنُونَ* آیا کسانى که کفر ورزیدند ندیدند که آسمان‌ها و زمین بسته بودند و ما آن‌ها را از هم شکافتیم و از آب هر چیز زنده‏اى را آفریدیم؟ آیا ایمان نمى‏آوند؟

هنگامی که ما گفته‌ی این آیه را با نظریه‌ی انبساط جهان مقایسه می‌کنیم پی می‌بریم که این دو کاملاً با یکدیگر تطبیق دارند.بیش از ۱۳ میلیارد سال پیش همهٔ انرژی‌های دنیا، یعنی همه‌ی آن چیزی که هم اکنون وجود دارد به صورت اصلی‌ترین ماده تشکیل دهندهٔ انرژی در یک نقطه وجود داشت. این نقطه با انفجاری بزرگ گسست و انرژی خود را به هر سو پخش کرد. پس از انفجار بزرگ همهٔ انرژی‌های جهان که در یک نقطه جمع شده بود به هر سو پخش و گسترده شد که اکنون نیز ادامه دارد. به زبان ساده جهان از زمان بیگ بنگ تا اکنون در حال انبساط (باز شدن) است.

سوره‌ی ۵۱ (الذاریات): آیه‌ی ۴۷:

*وَالسَّمَاء بَنَیْنَاهَا بِأَیْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ*و ما آسمان‌ها را با قدرت خود بنا کردیم و همواره آن را وسعت می‌بخشیم.
 انبساط جهان یکی از بزرگ‌ترین مدارکی است که جهان از هیچ آفریده شده است. اگرچه این واقعیت تا قرن بیستم توسط علم کشف نشد، اما خداوند واقعیت این امر را برای ما در ۱۴۰۰ سال پیش در قرآن فاش کرد.

تداوم انبساط کیهان:

جنبش انبساطی یا به عبارت دیگر از همدیگر دور شدن کهکشان‌ها به هر حال رو به کند شدن است. زیرا جزایر جهانی متعدد در واقع به سمت یکدیگر جذب می‌شوند و در نتیجه حرکت انبساطی آن‌ها کند تر می‌شود.در نهایت همه‌ی حرکت‌ها متوقف می‌شوند. در آن زمان کهکشان‌ها با شتابی زیاد حرکت به سوی یکدیگر را آغاز خواهند کرد تا در پایان به شکل یک گوی آتشین بزرگ یکپارچه شوند. در این صورت جهان در حال انبساط است، فاصله بین اجسام در حال کاهش است. بنابراین فاصله بین زمین و ماه کاهش می‌یابد، ماه به زمین وصل می‌شود. زمین و سایر سیارات در خورشید سقوط می‌کنند. فشار گرانش افزایش می‌یابد. خورشید وستاره ی آلفا قنطورس (نزدیک‌ترین ستاره به خورشید) یکدیگر را جذب می‌کنند. فاصله‌ها به سرعت کاهش می‌یابد. حجم جهان کاهش می‌یابد و شدت گرانش و فشار آن افزایش می‌یابد و در نهایت جهان در هم فرو می‌ریزد.

سوره‌ی ۲۱ (الانبیا): آیه‌ی ۱۰۴:

*یَوْمَ نَطْوِی السَّمَاء کَطَیِّ السِّجِلِّ لِلْکُتُبِ کَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِیدُهُ وَعْدًا عَلَیْنَا إِنَّا کُنَّا فَاعِلِینَ*در آن روز که آسمان را چون طوماری در هم می‌پیچیم هماگونه که آفرینش را آغاز کردیم آنرا باز می‌گردانیم. این وعده ای است که بر ماست و قطعا آنرا انجام می‌دهیم.

نسبت عمر دنیا به عمر زمین:

سوره‌ی ۵۰ (ق): آیه‌ی ۳۸:

*وَلَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ وَمَا مَسَّنَا مِن لُّغُوبٍ*ما آسمان‌ها و زمین و آنچه در میان آن‌هاست در شش روز آفریدیم و هیچ گونه رنج و سختی ای به ما نرسید.

سوره‌ی ۴۱ (فصلت): آیه‌ی ۹:

*قُلْ أَئِنَّکُمْ لَتَکْفُرُونَ بِالَّذِی خَلَقَ الْأَرْضَ فِی یَوْمَیْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَندَادًا ذَلِکَ رَبُّ الْعَالَمِینَ*بگو: آیا شما به آن کس که زمین را در دو روز آفرید کافر هستید و برای او همانندهایی قرار می‌دهید؟ او پروردگار جهانیان است! امروزه دانشمندان با توجه به شواهد موجود عمر زمین را ۴٫۵ میلیارد سال پیش بینی می‌کنند. این در حالی است که عمر دنیا ۱۳٫۵ میلیارد سال برآورد شده است (با تقسیم فاصله‌ی کهکشان بر سرعت ذاتی آن قادر به تخمین طول عمر جهان خواهیم بود. با این روش می‌توانیم تخمین بزنیم که در چه زمانی فاصله‌ی ما تا دیگر کهکشان‌ها صفر بوده است یعنی لحظه‌ی big bang).در قرآن آمده که زمین در دو روز و دنیا در شش روز خلق شد. (عمر دنیا ۳ برابر عمر زمین است).

اگر این موضوع را با شواهد عینی امروز مقایسه کنیم هیچ کمبودی دیده نمی‌شودعمر دنیا (۱۳٫۵ میلیارد سال) را بر عمر زمین (۴٫۵ میلیارد سال) تقسیم کنید. جواب ۳ بدست می‌آید.

سیاه چاله‌ها و ستاره‌های نوترونی:

سوره‌ی ۸۶ (طارق): آیات ۱ تا ۳:

*وَالسَّمَاء وَالطَّارِقِ وَمَا أَدْرَاکَ مَا الطَّارِقُ النَّجْمُ الثَّاقِبُ*سوگند به آسمان و کوبنده‌ی شب! و تو نمی‌دانی کوبنده‌ی شب چیست. همان ستاره‌ی ثاقب است!
 در عربی “ثقب” به معنای چاله و “ثاقب” به معنای چیزی است که چاله را ایجاد می‌کند. نسبیت عام پیش بینی می‌کند که سیاه چاله‌ها از ستاره‌های نوترونی بوجود می‌آیند. ستاره‌های نوترونی اکثرا قابل رویت نیستند و تنها با امواج رادیویی (پالس‌ها) رصد می‌شوند. امواج دریافتی از این ستاره‌ها طوری به نظر می‌رسد که کسی به جایی می‌کوبد! (ستاره‌ی کوبنده). باور ندارید؟ گوش کنید!قرآن در آسمان ستاره ای کوبنده را معرفی می‌کند که ثاقب است. (سیاه چاله ایجاد می‌کند). کلام واضح قرآن در این مورد جایی برای شک نمی‌گذارد.

قرارگاه خورشید:

سوره‌ی ۳۶ (یس) آیه‌ی ۳۸:

*وَالشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ*و خورشید پیوسته در استقرارگاهش در حرکت است؛ این تقدیر خداوند قادر و داناست.
 کلمه‌ی مستقر به معنی جای ثابت و مشخصی است که شیء در آن قرار دارد و می‌تواند حرکت کند. مستقر آن مرکز منظومه‌ی شمسی است که جای ثابت و مشخص آن است و منظومه خورشیدی ما که در یکی از بازوهای کهکشان راه شیری قرار دارد به گرد هسته مرکزی راه شیری می‌چرخد.(بنا بر علم نجوم زمین مرکز جهان بود و خورشید و سیارات به دور آن می‌چرخیدند. این تئوری تا سال ۱۵۴۳ به قوت خود باقی بود ولی قرآن خورشید را در استقرارگاه خود (که مرکز منظومه‌ی شمسی باشد) در حرکت بیان کرده است).

خبر از کمبود اکسیژن در ارتفاعات بالا:

از زمانی که توانایی پرواز برای بشر میسر شد دانشمندان به یک پدیده ای طبیعی پی بردند که عبارت از کمبود اکسیژن در طبقات بالای فضاست. وقتی انسان به بالا می‌رود و در فضا قرار می‌گیرد این امر را درک می‌کند و احساس نفس تنگی می‌نماید و هرچه بالاتر می‌رود احساس خفقان می‌کند و تا حدی که دیگر زندگی بدون اکسیژن غیر ممکن می‌گردد. از همینرو خدمه‌های پرواز به مسافرین می‌آموزند که که هرگاه طیاره به ارتفاع بیشتر از ۳۵ هزار قدم بلند شود اکسیژن‌های مصنوعی را استفاده کنند. ولی قرآن کریم در چهارده قرن قبل و قبل از کشف عملی پرواز به این امر اشاره کرده است

سوره ۶ (الأنعام) آیه‌ی ۱۲۵:

*مَن یُرِدِ اللّهُ أَن یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلاَمِ وَمَن یُرِدْ أَن یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقًا حَرَجًا کَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فِی السَّمَاء کَذَلِکَ یَجْعَلُ اللّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ* آن کس را که خدا بخواهد هدایت کند، سینه‏اش را براى (پذیرش) اسلام، گشاده می‌سازد؛ و آن کس را که به خاطر اعمال خلافش بخواهد گمراه سازد، سینه‏اش را آنچنان تنگ مى‏کند که گویا مى‏خواهد به آسمان بالا برود؛ این گونه خداوند پلیدى را بر افرادى که ایمان نمى‏آورند قرار مى‏دهد!

در گذشته متقدّمین این آیت را مطابق فهم خود و زمان خود تفسیر می‌کردند و می‌گفتند: یعنی همانند کسی که تلاش می‌کند تا به آسمان برود، ولی نمی‌تواند. یا اینکه؛ کسی تلاشی کاری را کند که محال است. علم جدید آمد و معجزه علمی قرآن ظاهر شد و یک اتفاق عجیبی را میان آیت قرآن و واقعیت علمی ایجاد کرد. این یک تصدیق دیگری بود دراین عصر بر راستی نبوت محمد (ص).

جو زمین و لایه‌ی اوزون:

در قرآن خداوند توجه ما را به موضوع مهمی در مورد جو زمین جلب می‌کند.

سوره ۲۱ (انبیاء) آیه ۳۲:

*وَجَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا مَّحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آیَاتِهَا مُعْرِضُونَ* و آسمان را سقفی محافظ قرار دادیم؛ ولى آن‌ها از آیات آن روی‌گردان‌اند.

این خاصیت آسمان با تحقیقات دانشمندان در قرن ۲۰ ثابت شد. جوی که اطراف زمین را فراگرفته است دارای عملکردهای حیاتی بسیار مهمی است. یک نقش آن حفاظت کردن زمین در مقابل شهاب سنگ‌های کوچک و بزرگ است تا به زمین برخورد نکنند. علاوه بر این، جو زمین تشعشعات خورشیدی را صافی می‌کند و اجازه نمی‌دهد که همگی آن‌ها از جو عبور کنند زیرا بسیاری از آن‌ها برای حیات روی کره زمین بسیار خطرناک هستند. جالب است که جو تنها تشعشات مفید و بی ضرر شامل نور قابل مشاهده، فرکانس محدوده اشعه فرابنفش و امواج رادیویی را اجازه عبور می‌دهد. تمامی این تشعشعات برای حیات روی زمین ضروری هستند. فرکانس محدوده اشعه فرابنفش که جو زمین تنها مقداری از آن را اجازه عبور می‌دهد برای انجام عمل فوتوسنتز که در گیاهان انجام می‌شود بسیار مهم است. نقش حفاظتی جو به این جا خاتمه نمی‌یابد. جو همچنین زمین را در مقابل دمای بسیار کم فضای بیرونی که حدود ۲۷۰ درجه سانتی گراد زیر صفر است حفاظت می‌کند.

کلاغ داناترین پرندگان:

وقتی که قابیل هابیل به قتل رساند، او را رها ساخت و وحیران ماند و نمى‏دانست با آن، چه کند. خداوند دو کلاغ را چنین مأموریت داد که یکى از آن‌ها دیگرى را بکشد و با منقار و پاهایش چاله‏اى براى آن بکند و سپس او را در آن چاله افکنَد. هنگامى که قابیل ملاحظه کرد، آن کلاغ چگونه کلاغ دیگر را مدفون ساخت، دلش به رحم آمد و دوست نداشت عاطفه‏اى کمتر از آن داشته باشد، از این رو برادرش را در زیر خاک نهان ساخت. این سخن را خداوند سبحان این گونه بیان فرموده است:

سوره ۵ (المائده) آیه ۳۱:

*فَبَعَثَ اللّهُ غُرَابًا یَبْحَثُ فِی الأَرْضِ لِیُرِیَهُ کَیْفَ یُوَارِی سَوْءهَ أَخِیهِ قَالَ یَا وَیْلَتَا أَعَجَزْتُ أَنْ أَکُونَ مِثْلَ هَذَا الْغُرَابِ فَأُوَارِیَ سَوْءهَ أَخِی فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِینَ* پس از آن خداوند کریم کلاغی را فرستاد (که کلاغی دیگری را کشته بود) تا زمین بکاود وبه او نشان دهد چگونه جسد برادرش را دفن کند. (هنگامی که دید که آن زاغ چگونه زاغ که کند پنهان کرد) قابیل گفت: وای بر من! آیا من نمی‌توانم مثل این کلاغ باشم و جسد برادرم را دفن کنم؟! پس از زمره افراد پشیمان گردید.

چرا خداوند پاک کلاغ را برای آموختن خاک سپاری مرده به انسان می‌فرستد؟ اکتشافات انجام شده روی پرندگان نشان می‌دهد که کلاغ داناترین پرندگان است و و یژگیهائی دارد که آنرا از دیگر پرندگان جدا می‌کند،از مهم‌ترین آن‌ها یکی اینکه حجم مغز آن نسبت به سایر پرندگان بزرگ‌تر است، و دیگر اینکه مرده خود را در خاک دفن می‌کند. حتی کلاغی که مرتکب گناه می‌شود در داد گاه کلاغان گناهگار حساب شده و به اعدام محکوم می‌شود و او را بامقار های خود می‌کشند نیز توسط یکی از کلاغ‌ها برای خاکسپاری برده می‌شود و به همان ترتیب به خاک سپرده می‌شود.

منبع :گروه تحقیقاتی عباسمنش

تنها عامل تعیین کننده فقر یا ثروت

تنها عامل تعیین کننده فقر یا ثروت!

استاد عباس منش معتقد است تغییر وضعیت مالی ما از نقطه ای شروع می شود که باور می کنیم هیچ اتفاقی بدون اجازه ی ما وارد زندگی مان نمی شود…

باور می کنیم وضعیت مالی ای  که اکنون داریم، میزان درآمدمان، میزان رضایتی که از این وضعیت مالی داریم و … را خودمان به وسیله فرکانس هایی بوجود آورده ایم که به جهان ارسال کرده ایم.

باور می کنیم که جهان فقط زبان فرکانس را می شناسد، به فرکانس های واکنش  و ما را در مداری هم جنس با فرکانس های مان قرار می دهد و باور می کنیم ، فرکانس های ما حاصل باورهایی است که سالها به وسیله دیده ها، شنیده ها و تجارب مان ساخته ایم.

نقطه شروع همه چیز از ایمان داشتن به تمام اینهاست.

زیرا ایمان و شناخت قوانین به ما نوید می دهد، اگر از وضعیتی که با باورهای مان برای خود ساخته ایم رضایت نداریم، می توانیم با تغییر فرکانس های مان، با تغییر کانون توجه مان و تغییر باورهای مان، از هر وضعیتی که داریم به سوی وضعیتی که می خواهیم، حرکت کنیم.

دوره روانشناسی ثروت۲، گنجینه ای است که به شما کمک می کند تا با تغییر باورهای تان، فرکانس های دلخواه را به جهان ارسال و وضعیت مالی دلخواه تان را تجربه کنید.

این دوره شامل  راهکارهایی است که لازمه درک شان، آشنایی با مفاهیم اصلی ثروت و تغییر باورها، در دوره روانشناسی ثروت۱ است… در طی این دوره، چگونگی تغییر مداری را می آموزید که اکنون در آن قرار دارید و فرمولی برای تغییر مدارهایبعدی در ذهن شما شکل می گیرد که کلید پیشرفت های آینده زندگی شماست…  زیرا اتفاقات جدید در زندگی وقتی از راه می رسد که مدار شما تغییر می کند… زیرا تمام خواسته هایی که هنوز به آنها نرسیده اید، در مداری دیگر منتظر شما هستند.

در دوره روانشناسی ثروت۲ می آموزید که چگونه به ثبات در مداری برسید که در آن هستید، سپس چگونگی تغییر مدار را می آموزید. زیرا تغییر مدار زمانی صورت می گیرد که شما در مدار کنونی خود به درجه ای از ثبات رسیده باشید که بتوانید از  آن بگذرید و وارد مدار جدیدی شوید. در یک کلام، تکامل تان را طی کنید.

مهم ترین قانون جهان، “قانون فرکانس” است، این قانون، موثرترین عامل در تعیین مدار، چگونگی ثبات مدار و چگونگی ارتقأ مدار است.

دوره روانشناسی ثروت۲، فایل تصویری یک جلسه خصوصی دو روزه است. جلسه خصوصی استاد عباس منش در کشور امارات متحده عربی در هتل روتانای شهر دبی با افرادی  که در حال مدیریت یک کسب و کار موفق اند و تصمیم به ارتقاء کسب و کار و درآمدشان گرفته اند…

در روند این جلسات دو روزه، استاد عباس منش تجاربی از زندگی و کسب و کار خود را در اختیار شرکت کنندگان قرار می دهد که در کمتر جایی آنها را عنوان نموده است. تجاربی که موجب تغییر مدار او و رسیدن به موفقیت های مالی بیشتر او  شده است.

منبع : عباسمنش

گروه تحقیقاتی عباسمنش

شرایط سخت و طاقت فرسا، شروع تحول زندگی من بود. پس از سال‌ها زندگی در شرایطِ بد، تصمیم به تغییر همه چیز گرفتم… شهری که سال‌ها در آن زندگی کرده بودم… شغلی که مدت‌ها به آن پرداخته بودم… روابط و دوستانی که مهم‌ترین بخشِ هر روزم بود… و باورهایی کهنه که دلیلِ اصلیِ وجود همه این‌ها بود… همه و همه را باید تغییر می‌دادم!!
نمی‌دانستم چگونه؟!
اما چیزی در درونم مثل یک احساس… یک ایمان، یک فریاد به من می‌گفت: اگر رؤیاهایت را باور کنی، آن‌ها دیگر رؤیا نیستند!!!
و می دانی… سخت تر از همه، ساختنِ این باور بود…!
همه‌ی عمر رؤیای تغییر را داشته‌ای! تغییرِ اوضاع، اتفاقات، آدم‌های زندگی‌ات، شغلت، درآمدت، خانه و ماشینت…
و داستانت اینطور شروع می‌شود که.. در یک آن..! چون یک آتشفشان، مصمم به آزاد ساختنِ خود، از آن گذشته می‌شوی… چون دیگر طاقتِ تکرارِ مدامِ همان نگرانی‌های همیشگی را نداری!!!
شروع ِ تغییر، کاری بس دشوار بود… برای من که فقط یک راننده تاکسی بودم، تغییرِ آن همه باورهای محدود کننده، آن روشِ مرسومِ همیشگی، کارِ آسانی نبود…
در زمانی که افکارِ مزمنِ محدود کننده… نجوای همیشگی که هرگز از سخن گفتن درباره ترس‌ها و نگرانی‌هایت باز نمی‌ایستد، یک لحظه از تکرارِ مشکلات مالی‌ات دم فرو نمی‌بندد و قسم خورده تا نا امیدت کند…
در آن لحظه‌ها، به یک راهنمای راستین، یک هدایتگر، یک همسفر..! نیاز داشتم… یک مأمنِ دنج مثل این سایت و این خانواده … جایی که وقتی اوضاع سخت می‌شود… وقتی به ناامیدی نزدیک می‌شوم… وقتی ترسِ “اگر جواب ندهد چه؟!” در من رخنه می‌کند، شیوه نوینی از تفکر را به من بیاموزد.. و مرا از نجواهای ناامید کننده ذهن جدا و روزی نو را برایم آغاز کند…
با یک کلیپ انگیزشی، حتی یک جمله امید بخش، آرامش را جایگزین نگرانی‌ها و ایمان را جایگزین ترس‌هایم نماید…!
با “آرامش در پرتو آگاهی” هماهنگی را، به درونم باز گرداند!
یا یک فایل مثل “همین لحظه ابهترین زمان برای شروع است” به من یادآور شود که برای شروع!!!، نیاز به سرمایه بالا نیست… همین حالا و از همین جا که هستم هم می‌توانم شروع کنم!!!…
یا یک چیزی مثل روانشناسی ثروت، به من بگوید که تمامِ داستانِ پول فقط یک “باور” است… نه سرمایه اولیه، نه پدر و مادرِ پولدار، نه اوضاع اقتصادی، نه شهر و کشور، نه سن و سال و نه هیچ چیزِ دیگری…!

دلم یک راهنما مثل “قانون آفرینش” می‌خواست… تا نیرویی را در درونم که چیزهایی می‌بیند و آگاهی و یقینی دارد که من هنوز قادر به درکش نیستم را به یادم آورد.. تا به من بیاموزد “خداوند چگونه فکر می‌کند”…” چه قوانینی بر جهانش مقرر کرده“… ” جهان چگونه کار می‌کند”… و چگونه اتفاقاتِ زندگی‌ام را به کنترل در آورم؟!!! چگونه هر آنچه را می‌خواهم تجربه کنم؟

من راهش را پیدا کردم…
سال‌ها طول کشید، مدت‌ها مطالعه کردم… حتی برای خواندنِ مطالبِ بیشتر، تندخوانی را آموختم… و بالاخره آن همه کنکاش، مطالعه، تحقیق، تجربه و … و نیز زمانی مفصل برای مطالعه قرآن به من این قوانین را آموخت…
به یاد دارم زمانی که پای مطالعه این کتاب شگفت انگیز (قرآن) می‌نشستم، زمان، مکان و هم چیز برایم به فراموشی سپرده می‌شد و فقط از پنجره اتاقم روشن شدن یا تاریک شدنِ آسمان را می‌دیدم…
قرآن به من راهش را نشان داد… معنای جدیدی از خداوند در ذهنم ساخته شد…
خداوند من را هدایت کرد … قوانینش را به من آموخت… نعمت و ثروتِ بی شماری به من بخشید... روابطی عالی، دوستانی فوق العاده، سلامتی… و نعمتی بعد از یک نعمتِ دیگر!!!
خداوند مرا به فراتر از آنچه که در آروزهایم بود رسانید
زمانِ زیادی طول کشید، انرژی زیادی صرف شد، تعهدِ فراوانی به کار رفت و ایمانی پولادین با من بود تا توانستم فکرِ خداوند را بخوانم… و تغییر کنم… اکنون اینجا هستم و هر آنچه را که از خداوند خواسته‌ام، حتی فراترش را بر من بخشیده است… در جایگاهی هستم که می‌توانم هر آنچه را که می‌خواهم، داشته باشم…
اما هرگز فراموش نکردم که در تمامِ این مسیرِ شگفت انگیز همواره، جای یک همسفر، یکی مانند عباس منشِ امروز یک جایی مثلِ “اینجا” برایم خالی بود تا این تغییر را برایم آسان تر، قدم‌هایم را استوارتر، یقینم را افزون تر و ایمانم را راستین تر نماید…
پس مانند پدری که به خاطر گذراندنِ کودکی‌اش در فقر و کمبود، به خاطر تمامِ آروزهایی که بر دلش مانده … تمامِ اسباب بازی‌های که نخریده … تمام کیک تولدهایی که نخورده … تمام هدیه‌هایی که نگرفته… و تمام بازی‌هایی که تجربه نکرده است، تصمیم می‌گیرد بهترینِ همهٔ این‌ها را برای فرزندش انجام دهد، تصمیم گرفتم همهٔ آنچه را که جای خالی‌اش را در این برهه تغییر احساس می‌کردم… تمام آنچه به امید، اطمینان و ایمانِ من در این مسیر می‌افزود، همه و همه را مثل یک  مرجع برای آنانکه:

مصمم به تغییرِ شرایطشان هستند!
تصمیم گرفته‌اند آرزوهای نامرئی‌شان را باور کنند!
و تصمیم گرفته‌اند خداوند را باور کنند…! آماده کنم…
اکنون آن جای خالی، آن همراه و همدمی که در آن برههٔ سختِ تغییر می‌خواستم “گروه تحقیقاتی عباس منش” است!!!
من گروه تحقیقاتی عباس منش را بر پایه اشاعه توحید و یکتاپرستی بنا نهاده‌ام تا همهٔ ما که اینجا جمع شده‌ایم، همواره به یاد داشته باشیم که خداوند، تنها منبع قدرت و ثروت است… و خداوند در درونِ ماست... و برایمان مقرر کرده که شاد، خوشبخت و سعادتمند باشیم…
این الهی‌ترین شیوه برای زندگی است…
ما برای تجربه این شیوه به دنیا آمده‌ایم!
این نوعِ نگاه، کنترلِ آگاهانه زندگی‌تان را در دستتان قرار می‌دهد… و به شما آرامش می‌بخشد…! جهان در برابر این نوع نگاه فقط می‌تواند روی نیکویش را نشان دهد…!!!
پس نیکو زندگی می‌کنیم و جهان را جای بهتری برای زندگی می‌کنیم…


منبع :گروه تحقیقاتی عباسمنش