برنامه ریزی ضمیر نا خوداگاه توسط فایلهای سابلیمینال صوتی وتصویری

برنامه ریزی ضمیر نا خوداگاه توسط فایلهای سابلیمینال صوتی وتصویری برای رسیدن به تمام خواسته ها و اهداف .,ثروتمند شدن ,کاهش لاغری,ترک سیگار و مواد مخدر,,رها و فراموش کردن خاطرات تلخ گذشته,وتقویت ذهن وحافظه

برنامه ریزی ضمیر نا خوداگاه توسط فایلهای سابلیمینال صوتی وتصویری

برنامه ریزی ضمیر نا خوداگاه توسط فایلهای سابلیمینال صوتی وتصویری برای رسیدن به تمام خواسته ها و اهداف .,ثروتمند شدن ,کاهش لاغری,ترک سیگار و مواد مخدر,,رها و فراموش کردن خاطرات تلخ گذشته,وتقویت ذهن وحافظه

فروشندگان حرفه ای هرگز نباید چنین اشتباهاتی بکنند

مجله پنجره خلاقیت - ترجمه شادی حسن پور:  آیا تا به حال از خود پرسیده اید چه چیزی باعث متمایزشدن فروشندگان حرفه ای از دیگران می شود؟
 
بسیار اهمیت دارد که بدانید فروشندگان حرفه ای برای کسب موفقیت باید چه کارهایی انجام دهند و از چه کارهایی بپرهیزند. گاهی اوقات فروشندگان عاداتی دارند که آنها را از موفق شدن دور می کند.
 
می خواهم شش رازی را با شما در میان بگذارم که فروشندگان حرفه ای باید در هنگام فروش از آنها دوری کنند.
 
اگر شما نیز بتوانید از این شش اشتباه اجتناب ورزید، کم کم در حیطه شغلی تان به یک رهبر تبدیل می شوید و از ثروت و شهرتی که کسب می کنید، لذت خواهید برد.
 
فروشندگان حرفه ای هرگز نباید چنین اشتباهاتی بکنند 
 
آنها به مشتری اجازه می دهند که فرآیند فروش را در دست بگیرد.
 
بهترین روش کنترل فرآیند فروش این است که سوال بپرسید.
 
اگر سوالات خوبی بپرسید، می توانید مشکلات شخصی یا سازمانی مشتری تان را شناسایی کنید و بسنجید که آیا محصول شما می تواند گرهی از مشکلات مشتری باز کند یا خیر. همچنین این بهترین روش برای کشف نیازها و ارزش های مشتری و شناساندن خودتان به عنوان یک متخصص است.
آنها قبل از جلسه فروش به تحقیق و بررسی نمی پردازند.
 
اگر آنقدر خوش شانس بودید که توانستید جلسه فروشی با مدیر یکی از شرکت های هدفتان داشته باشید، بهتر است از قبل کمی تحقیق کنید.
 
متاسفانه من به بدترین شکل ممکن این درس را آموختم. مدتی بود که می خواستم مشتری سازمان خاصی را به دست آورم و در نهایت شانس با من یار بود و توانستم جلسه ای با آنها بگذارم. با این حال آنقدر وقت نگذاشتم و در مورد آن شرکت تحقیق نکردم و در نتیجه بیشتر زمان جلسه به معرفی مسائل ساده و اساسی آن سازمان گذشت و من فرصت چندانی برای معرفی محصولاتم نداشتم.
 
بدیهی است که نتوانستم چیزی به آنها بفروشم اما درسی از این موضوع آموختم که تا آخر عمر فراموش نمی کنم. قبل از آنکه با مشتری تماس بگیرید یا جلسه ای بگذارید، زمانی را صرف تحقیق و بررسی کنید. اینگونه شانس بسیار بهتری در رسیدن به اهدافتان خواهید داشت.

آنها در طول فرآیند فروش خیلی صحبت می کنند.
 
بسیاری از فروشندگان وقت زیادی را صرف صحبت کردن طولانی در مورد تخصصشان، محصول، ویژگی های محصول، خدمات و مسائل دیگر می کنند. این صحبت ها به متقاعد کردن مشتری به خرید از شما کمکی نمی کند و حتی ممکن است آنها را به این فکر بیندازد که شما توجهی به خواسته هایشان نمی کنید. از مشتری در مورد ترجبه ها و نیازهایش سوال کنید تا بتوانید بهترین راه حل یا استراتژی را به او پیشنهاد کنید.
آنها اطلاعات بی ربطی ارائه می کنند.
 
زمانی که در دنیای تجارت بودم، در جلسات بی شماری شرکت می کردم و بارها دیده بودم که فروشندگان از چیزهایی صحبت می کنند که کاملا به افراد حاضر در جمع بی ارتباط است.
برای مشتریان اهمیتی ندارد که شما چه پشتوانه مالی ای دارید یا چه کسانی مشتری شما هستند؛ آنها فقط به این موضوع فکر می کنند که محصول یا خدمات شما به دردشان می خورد یا خیر.
 
بیشتر زمان جلسه را به بیان مزایای محصولتان در رابطه با مشکل یا خواسته مشتری بپردازید تا آنها متقاعد شوند که محصولتان مشکل آنها را حل و زندگی شان را ساده تر می کند.
 
 فروشندگان حرفه ای هرگز نباید چنین اشتباهاتی بکنند
 
آنها آمادگی توضیح درباره محصولاتشان را ندارند.
 
همان اوایل که تازه وارد دنیای فروش شده بودم، روزی با مشتری ای تماس گرفتم تا پیامی در صندوق پست صوتی اش بگذارم. اما ناگهان خودش تماس مرا پاسخ داد. من که اصلا آمادگی نداشتم، به جای این که سوالات درست و حسابی بپرسم و کنترل مکالمه را در درست بگیرم، تمام وقتم را صرف پاسخ دادن به سوالات او کردم.
 
این موضوع باعث شد مشتری کنترل فرآیند فروش را تمام و کمال در دست گبیرد و بدیهی است که هیچ فروشی هم صورت نگرفت. چه بخواهید با مشتری تماس بگیرید و چه در جلسه فروش شرکت کنید، بسیار مهم است که آمادگی کافی داشته باشید یا حتی بیش از حد آماده باشید. آمادگی یعنی داشتن تمام اطلاعات مرتبط، از جمله قیمت، سابقه و نمونه در ذهن یا روی کاغذ و فهرستی از سوالاتی که باید بپرسید.
 
پیشنهاد می کنم چک لیستی شامل تمام اطلاعات مورد نیاز داشته باشید و قبل از هر تماس یا جلسه آن را بررسی کنید.
 
مهم نیست که تا به حال چندین بار تماس تلفنی یا جلسه فروش داشته اید؛ همیشه باید قبل از تماس یا جلسه همه چیز را آماده کنید. شما فقط یک بار شانس این را دارید که تاثیر خوبی روی مشتری بگذارید. آن را از دست ندهید.
آنها نمی توانند معامله را ببندند.
 
اگر دارید محصول یا خدماتی را به فروش می رسانید، باید از مشتری بخواهید که آن را بخرد. به ویژه وقتی که مدتی را صرف بررسی کرده اید و می دانید که محصول شما می تواند نیاز یا مشکل مشتری را حل و به او کمک کند. مادامی که به روش مودبانه، با اعتماد به نفس و خیرخواهانه از مشتری بخواهید محصولتان را بخرد، نتیجه خوبی نیز خواهید گرفت

6 تکنیک بازاریابی برای حفظ وفاداری مشتری

در دنیای امروز که مصرف‌کنندگان بسیار باهوش و حوره‌ی فناوری هستند، مشتریان انتظار توجه ویژه دارند، نه چیزی که به انبوه مشتریان عرضه شود.
وب‌سایت چطور - الناز طرزمنی: در دنیای امروز که مصرف‌کنندگان بسیار باهوش و حوره‌ی فناوری هستند، مشتریان انتظار توجه ویژه دارند، نه چیزی که به انبوه مشتریان عرضه شود. به همین دلیل روش‌های بازاریابی گذشته، حتی آنها که عمرشان کمتر از ۵ سال است، دیگر پاسخگو نیستند. کلید بازاریابی موفق، درگیر کردن مشتری با کسب‌وکار، محصول یا خدمات‌ است و این با فروختن محصول به آنها متفاوت است. در ادامه با تکنیک‌هایی آشنا می‌شوید که به حفظ وفاداری مشتری در کسب‌وکار شما کمک می‌کنند.
 
 6 تکنیک بازاریابی برای حفظ وفاداری مشتری
 
۱. پیام‌تان را شخصی کنید

در دنیای بازاریابی امروز اعتقاد به نمونه‌ای که برای همه مناسب باشد، محکوم به شکست است. حتی بازاریابی متفاوت برای گروه‌های هدفِ متفاوت، لزوما راهگشا نیست. مشتری به ایمیل‌ها، پیشنهادها، پست‌های اینترنتی و به طور کلی پیام‌هایی که از نظر زمان و محتوا مناسب با ویژگی‌ها و نیاز‌های شخصی او باشد، بهتر پاسخ می‌دهد.
 
 6 تکنیک بازاریابی برای حفظ وفاداری مشتری



۲. خریدارِ خواسته‌های مشریان باشید

برخی از صاحبان کسب‌وکار چنان به شَم‌شان اطمینان دارند که به گمان‌شان آنچه عرضه می‌کنند بی برو برگرد همه‌ی خواسته‌های مشتری را برآورده می‌کند. هیچ فکر کرده‌اید شاید پرسیدن از مشتری درباره‌ی خواسته‌هایش راه بهتری باشد؟! این روز‌ها مصرف‌کنندگان حاضرند در ازای دریافت محتوای مناسب و هدفمند، اطلاعات شخصی سودمندی را در اختیارتان بگذارند. می‌توانید این پرسش‌ها را بپرسید:

  •     کدام ویژگی محصول یا خدمت ما برای‌تان جذاب‌تر است؟
  •     کدام‌‌یک کمترین جذابیت را برای‌تان دارد؟
  •     چه چیز باعث می‌شود از مصرف محصول ما لذت ببرید؟
  •     کدام مزیت‌ها برای شما مهم‌تر هستند؟ کدام ویژگی‌ها کاربردی‌تر هستند؟
  •     مایلید چگونه از اخبار و اطلاعات مربوط به بهبود و ارتقاء محصول، اخبار صنعت و… آگاه شوید؟

از پرسش‌نامه‌ی آنلاین، ایمیل، رسانه‌های اجتماعی یا هر ابزار دیگری که استفاده می‌کنید، سعی کنید اطلاعات دقیقی گردآوری کنید؛ این اطلاعات نقش مهمی در تهیه‌‌ی پیام مناسب برای مشتریان‌تان دارد.
 
 6 تکنیک بازاریابی برای حفظ وفاداری مشتری



۳. خرید بسته‌های پیشنهادی ویژه را آسان کنید

کوین لیندسی (Kevin Lindsay)، کارشناس بازاریابی، معتقد است «آسایش، راحتی و احساس تعلق خواسته‌ی هر مصرف‌کننده‌ای است. اینها همان مواردی هستند که برای مشتری بیشترین اهمیت را دارند.» پس بر مبنای اطلاعاتی که کسب کرده‌اید، بسته‌ای ارزشمند از پیشنهاداتی به مشتری ارائه دهید که که متناسب با نیازهای او شخصی‌سازی شده است و با این کار او را خوشحال و حس راحتی و تعلق را به او پیشکش کنید.

اما همانطور که لیندسی می‌گوید، کار هنوز تمام نشده است. باید اطلاعات کاملی درباره‌ی صورت حساب، تحویل و پرداخت به مشتری بدهید، اما آنقدر فشرده که در حین تسویه حساب قابل ارائه باشد؛ اینجاست که شما به عنوان «شماره‌ی یک» در ذهن مشتری نقش می‌بندید. در اینجا هدف رسیدن به فرآیندی شبیه به فرایند حرید آسان و سریع آمازون موسوم به «خرید با یک کلیک» (۱-Click Ordering) است.

6 تکنیک بازاریابی برای حفظ وفاداری مشتری 
 

 
۴. راهبرد بازاریابی‌تان را بر مبنای تجربیات مشتریان تعیین کنید

مشتری چه می‌گوید

امروزه مشتریان بر مبنای طیف گسترده‌ای از الگوها و خط‌ مشی‌ها رفتار می‌کنند. برای حفظ رقابت‌پذیری، راهبرد بازاریابی شما باید این قابلیت را تشخیص دهد و خود را با آن همگام بسازد.

بنا بر نظر کارشناس بازاریابی، پیتر اشمیت (Peter Schmitt)، بهترین روش، خدمت به مشتری بر مبنای راهبردی یکپارچه است که روش‌های سنتیِ بازاریابیِ مستقیم و داده‌های مراکز ارتباط با مشتریان را با هم ترکیب کند.
 
این روش، از تحلیل داده‌ها، راهبردهای بازاریابی شخصی‌سازی شده و تجارت الکترونیک بهره می‌گیرد و هدفش ایجاد تعاملات بهنگام و شخصی‌‌شده با مشتری با استفاده از همه‌ی مجراهای موجود است.

پیرو گفته‌ی اشمیت، با این کار در هر نقطه‌ی تماس و در هر ارتباط با مشتری، به شکلی رودررو و به شیوه ای درست و اصولی از تجربیات مشتریان‌ آگاه می‌شوید.
 
 6 تکنیک بازاریابی برای حفظ وفاداری مشتری



۵. از ابزار‌های چَت برای ترغیب مشتریان به گفت‌وگو بهره بگیرید

کسب‌وکارها با استفاده از اپلیکیشن‌های چت و گفت‌وگو که روز به روز بر محبوبیت‌شان افزوده می‌شود، رابطه‌ی خود را با مشتریان‌شان محکم‌تر می‌کنند.

مطالعات مؤسسه‌ی تحقیقات بازار فارستر (Forrester Research) نشان می‌دهد مشتریان ترجیح می‌دهند در هنگام خرید، یک شخص واقعی به پرسش‌های‌شان پاسخ دهد، نه یک ماشین یا برنامه‌ی‌ پاسخگوی خودکار.
 
مشتریان به ابزارها و امکاناتی مانند اَپلیکیشن‌های پیام‌رسان علاقه دارند، زیرا نه تنها کار با آنها آسان است بلکه امکان ایجاد ارتباطی دوسویه مانند مکالمات تلفنی را فراهم می‌کنند. همچنین این ابزارها به دلیل امکان پاسخگویی سریع به پرسش‌های مشتریان، امکان گفت‌وگو با مشتریان بیشتری را فراهم می‌کنند.

6 تکنیک بازاریابی برای حفظ وفاداری مشتری
 

 
۶. کارکنان باید به درگیر کردن مشتری با کسب‌وکار اعتقاد داشته باشند

بدون تعهدِ همه‌ی کارکنان به ترغیب مشتریان به درگیری و تعامل پویا با کسب‌وکار، تضمینی برای ارتقاء کیفیت خدمات وجود ندارد. سالی لی (Sally Lee) یکی از از همکاران آباکو (Aabaco)، از زیرمجموعه‌های یاهو، در این باره به رفتار کارکنان اَپل در فروشگاه‌هایش اشاره می‌کند. پس از ورود به یکی ار فروشگاه‌های اَپل، با کارکنانی رو‌به‌رو می‌شوید که جدای از نگاه و حس سرشار از اطمینان‌شان، با انرژی و نگاه‌شان، تجلی‌بخش بزرگی و ارزش برند اَپل هستند و بی‌درنگ باب گفت‌وگو را با شما باز می‌کنند و تجربه‌ای خوشایند را برای‌تان به ارمغان می‌آورند.
 
 6 تکنیک بازاریابی برای حفظ وفاداری مشتری

مشتریان از اینکه کسب‌وکارها با آنها ارتباط برقرار و آنها را به درگیری و مشارکت بیشتر دعوت کنند، حس خوبی پیدا می‌کنند. بنابراین شما باید تجربیاتی خلق کنید که درگیری و تعامل مشتریان را افزایش بدهند و منجر به وفاداری همیشگی آنها شوند

اپلیکیشن‌هایی مثل تلگرام از کجا پول در می‌آورند؟

اپ‌های پیام‌رسان نظیر تلگرام و واتس‌اپ بخشی جداناشدنی از شیوه‌ی زندگی بشر امروزی شده‌اند و کم‌کم دارند جای خدمات پیام کوتاه را می‌گیرد. شرکت‌های بزرگ فناوری هم هرچند دیر، ولی هر کدام با معرفی حداقل یک اپلیکیشن به این خواست همگانی جواب داده‌اند.
مجله دیجی کالا - علیرضا برادران: اپ‌های پیام‌رسان نظیر تلگرام و واتس‌اپ بخشی جداناشدنی از شیوه‌ی زندگی بشر امروزی شده‌اند و کم‌کم دارند جای خدمات پیام کوتاه را می‌گیرد. شرکت‌های بزرگ فناوری هم هرچند دیر، ولی هر کدام با معرفی حداقل یک اپلیکیشن به این خواست همگانی جواب داده‌اند.
 
 اپلیکیشن‌هایی مثل تلگرام از کجا پول درمی‌آورند؟
 
اما تا حالا به این فکر کرده‌اید که هزینه‌های این خدمات عمدتا رایگان از کجا تامین می‌شود و شرکت‌های پشت این اپ‌ها چگونه دخل‌وخرج می‌کنند؟ در ادامه به این موضوع می‌پردازیم.
 
چندی پیش وبگاه Business Insider در گزارشی اعلام کرد که طبق برآورد کارشناسان، اپ‌های پیام‌رسان (Messaging Apps) از شبکه‌های اجتماعی پیشی گرفته‌اند. کاربران پیام‌رسان‌ها دیگر فقط برای گپ‌وگفت با دوستان از این اپ‌ها استفاده نمی‌کنند؛ ارتباط با شرکت‌ها، برندها، فروشندگان، آگاهی از حراج‌ها و تخفیف‌ها و دریافت انواع محتوا، همگی از این طریق صورت می‌گیرد. چیزی که روزی یک سرویس ساده‌ی تبادل پیام، عکس، ویدیو و گیف بود به یک بستر غنی و گران با توسعه‌دهندگان، اپ‌ها و APIهای مختص خود تبدیل شده است.
 
اپلیکیشن‌هایی مثل تلگرام از کجا پول درمی‌آورند؟
نمودار رشد پیام‌رسان‌ها در برابر شبکه‌های اجتماعی (منبع: Business Insider)

هم‌چنین در این گزارش با اشاره به صدها میلیون کاربر ماهانه‌ی اپ‌های پیام‌رسان موبایل و بازار عظیم آن‌ها پیش‌بینی شده که این اپ‌ها در حال گذار به فاز پساپیام‌رسانی هستند. اپ‌های پیام‌رسان در مرحله‌ی اول روی رشد کمی خود تمرکز کردند و تا آن‌جا که توانستند بر دامنه‌ی کاری و شمار کاربران را افزودند. این شرکت‌ها در مرحله‌ی بعد بر ایجاد خدمات درآمدزایی از پایگاه عظیم کاربران خود متمرکز می‌شوند.
 
در این مرحله اپ‌های پیام‌رسان شرقی مانند «وی‌چت» (WeChat)، «کاکائوتاک» (KakaoTalk) و «لاین» (Line) گوی سبقت را از رقبای غربی و پرسروصدای خود ربوده‌اند و توانسته‌اند به راه‌بردهای موفق برای کسب درآمد از خدمات‌شان دست یابند.

البته علی‌رغم این تغییرات شرکت‌های رسانه‌ای و بازاریاب‌ها کماکان شبکه‌های اجتماعی مانند فیسبوک و توییتر را بر پیام‌رسان‌ها ترجیح می‌دهند و هزینه‌ی بیش‌تری می‌کنند. هرچند با حرکت پیام‌رسان‌ها به سمت ایجاد خدمات و راه‌کارهای ارتباط برند‌ها، شرکت‌ها و تبلیغات‌دهنده‌ها با کاربران این موضوع هم به همین منوال نخواهد ماند.

توضیح شیوه‌ی‌های کسب درآمد پیام‌رسان‌ها

با توجه به مطالب بخش قبل و نظر به افزایش روز افزون کاربران پیام‌رسان‌ها احتمالا فکر می‌کنید که درآمد سرشاری نصیب صاحبان آن‌ها می‌شود؛ اما آیا واقعا این طور است؟

هیچ به این فکر کرده‌اید که چرا اپ‌های پیام‌رسانی مثل لاین، وی‌چت، کیک، فیسبوک مسنجر ورود به انواع خدمات از ارسال پول گرفته تا درخواست تاکسی را در دستور کار خود قرار داده‌اند؟ موضوع پیچیده نیست، پول در آوردن از یک سرویس پیام‌رسان رایگان خیلی سخت است! در این شرایط بسیاری از این شرکت‌ها چاره را در «تنوع» یافته‌اند؛ تنوع خدمات و به تبعش تنوع منابع درآمدی. آن‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که تنها با یک راه‌برد نمی‌توان عایدی کافی داشت برای همین به جای یک منبع درآمدی بزرگ به چند منبع درآمدی کوچک روی آورده‌اند.

بنا بر پژوهش یک موسسه‌ی انگلیسی، تجارت جهانی ارسال پیام با احتساب بخش سنتی پیامک (SMS) اپراتورهای مخابراتی و همه پیام‌رسان‌های فوری مثل واتس‌اپ طی سال‌های پیش رو از ۱۱۳٬۵ میلیارد دلار در ۲۰۱۴ به ۱۱۲٬۹ میلیارد دلار در ۲۰۱۹ تقلیل خواهد یافت.
 
در این زمان، میزان استفاده از اپ‌های پیام‌رسان سه برابر شده و تا ۱۰۰ بیلیون پیام بالا می‌رود؛ اما درآمدها با این سرعت رشد نمی‌کنند. به عبارت ساده‌تر میزان بالای استفاده از پیام‌رسان‌ها به معنای میزان بالای درآمد آن‌ها نبوده و این مشکلی است که در سال‌های آینده هم گریبان‌گیر پیام‌رسان‌ها خواهد بود.
 
طنز قضیه این است که اپ‌های مدرن امروزی که کسب‌وکار پیامکی شرکت‌های مخابراتی را خراب کردند و با ارائه‌ی بستر پویا و رایگان خود موفق شدند تعداد جهانی پیامک‌های ارسالی را تحت‌الشعاع قرار دهند حالا خود دچار مشکل مشابه و کسب درآمد از کاربران‌شان شده‌اند؛ بدتر این‌که حالا و با عادت کردن مردم به خدمات رایگان پیام‌رسان‌ها، طلب هزینه بابت ارسال پیام دیگر جزو گزینه‌ها نیست؛ پس باید از طرق دیگر هزینه‌ی این خدمات رایگان را تامین کرد.

در حقیقت فعلا و تا آینده‌ی قابل پیش‌بینی، پیامک‌های بی‌ادعا تنها محصول ارسال پیام موبایل پول‌ساز خواهند بود.

در گزارش همین موسسه‌ی پژوهشی آمده که در سال ۲۰۱۹ درآمدزایی از ارسال متن در اپ‌هایی مثل واتس‌اپ و لاین فقط ۱ درصد از کل بازگشتی پیامک‌ها و ترافیک پیام‌ها را تشکیل خواهد داد؛ بخش اعظم ۱۱۳ میلیارد دلاری درآمد پیام‌های موبایلی هنوز هم در دست ارسال پیامک‌های سنتی از طریق شبکه‌های مخابراتی خواهد بود.
 
اپلیکیشن‌هایی مثل تلگرام از کجا پول درمی‌آورند؟
درآمد حاصل از سه سرویس MMS ،SMS‌ و اپ‌های پیام‌رسان در سال ۲۰۱۹ (منبع: Forbes)

در آسیا اپ‌های پیام‌رسانی مثل وی‌چت (محصول شرکت معظم تنسنت چین؛ محبوب در کشور چین)، لاین (یک استارت‌آپ ژاپنی که کره‌ای‌ها خریده‌اندش؛ محبوب در ژاپن، تایوان و تایلند) و کاکائوتاک (یک شرکت کره‌ای؛ محبوب در کره) به سمت خدمات اضافه حرکت کرده‌اند. در تصویر زیر حوزه‌هایی که هر یک از آن‌ها ورود کرده‌اند را نشان می‌دهد:

اپلیکیشن‌هایی مثل تلگرام از کجا پول درمی‌آورند؟
منبع: Forbes

با تمام این تفاسیر پول حاصله از تبلیغات به نسبت مدل‌های سنتی‌ای مثل فیسبوک و گوگل قابل‌توجه نیست؛ چراکه بر اساس تحقیقات صورت‌گرفته، پذیرش تبلیغات از سوی مصرف‌کنندگان محدود است و عموما باعث نارضایتی آن‌ها می‌شود (اتفاقی که در ایران در مورد وایبر افتاد).

اپ‌های پیام‌رسان آسیایی از فروش تبلیغات درآمد دارند ولی لازمه‌ی رسیدن به آمار مناسب کلیک‌خوری، تبلیغات باکیفیت‌تر و فکر شده‌تر  است. پیام‌رسان‌ها برای سودآوری نیاز به ترفندها و راه‌بردهای متنوع دارند. ۲۰ درصد از درآمد لاین از فروش استیکر به دست می‌آید؛ در مقابل، بازی‌ها (به صورت فریمیوم) ۶۰ درصد از عایدی این شرکت را تامین می‌کنند.
 
با این وجود مثلا در ۲۰۱۴ درآمد شرکت از برآوردها هم کمتر شد، تا جایی که سود خالص آن در این سال ۷۶ درصد کاهش داشت. وی‌چت شرکت Tencent هم با مشکل مشابه دست‌به‌گریبان است؛ اگر تحقیقات اخیر را مبنای تحلیل‌مان قرار دهیم این وضعیت مادامی که شرکت‌ها و موسسات به استفاده گسترده از خدمات اختصاصی شرکتی روی نیاورند ادامه می‌یابد. فیسبوک مسنجر و کیک در این زمینه پیشتازند؛ چیزی که به آن «A2P یا Application to Person» می‌گویند.

با روی آوردن بانک‌ها، موسسه‌ها و شرکت‌ها به امنیت و اطمینانی که از این طریق فراهم می‌شود احتمالا رویه تغییر می‌کند. مثلا حدود ۱۰ میلیون از کاربران عمدتا جوان پیام‌رسان کیک از چت‌بات‌های شرکت‌های مورد نظر خود استفاده می‌کنند. فیسبوک مسنجر هم از کسب‌وکارها دعوت به ساخت حساب رسمی کرده تا با مشتریان خود ارتباط کامل‌تری داشته باشند. چند وبگاه فروش در این مسیر پیشگام شدند و نتایج خوبی هم گرفتند.

موسسان واتس‌اپ تا چندی پیش و قبل از خریدش به‌وسیله‌ی فیسبوک تلاش داشتند تا حد ممکن اپ خود را ساده و تقریبا منحصر به قابلیت پیام‌رسانی نگه داشته و برخلاف دیگر رقیبان، مثل لاین، کاکائوتاک، وی‌چت و وایبر، از هرگونه تبلیغات دوری کنند؛ در عوض از ابتدای سال دوم از کاربر مبلغی اندک دریافت می‌کردند. اما با این شیوه نمی‌توان به درآمدهای کلان رسید و علی‌رغم کاربران میلیاردی واتس‌اپ عایدی آن از پرداختی‌های سالانه مشترکان از چند میلیون دلار تجاوز نمی‌کرد.
 
با مالکیت فیسبوک بر این پیام‌رسان، موسسان آن اعلام کردند که مسائل مالی اولویت‌شان نیست و با توجه به مالک جدید و ثروتمند شرکت، از خیر همان پرداخت سالانه هم می‌گذرند تا بر رشد کمی خود بیفزایند؛ البته هم‌زمان سیاست‌های فیسبوک مسنجر در واتس‌اپ هم اعمال شد تا بنگاه‌ها به استفاده از امکان «پیام‌های تجاری» ترغیب شوند.

البته وضعیت تلگرام، پیام‌رسان محبوب ایرانیان کمی متفاوت است. «پاول دورف» (Pavel Durov) موسس شرکت در مصاحبه‌های خود به‌صراحت اعلام کرده اعتقادی به درآمدزایی اپ‌های پیام‌رسان ندارد؛ به نظر او به‌محض ورود این اپ‌ها به حوزه‌ی پول‌سازی باید فاتحه‌ی امنیت و حریم خصوصی کاربران را خواند.
 
دورف معتقد است هزینه‌ی سر پا نگه داشتن پیام‌رسان‌ها را باید به شیوه‌هایی مثل ویکی‌پدیا تامین کرد یا نهایتا حامی مالی با شرایط سفت‌وسخت داشت. خبرهای جسته‌وگریخته‌ای از مذاکره‌های دورف با افرادی از گوگل و مایکروسافت (پای تقریبا ثابت همه خرید و فروش‌ها در حوزه‌ی فناوری) منتشر شده و لااقل تاکنون موافقت دورف جلب نشده است. باید دید او تا کی در برابر وسوسه‌ی مالی مقاومت خواهد کرد.

اپلیکیشن‌هایی مثل تلگرام از کجا پول درمی‌آورند؟
 
خلاصه

اگر بخواهیم فهرست‌وار شیوه‌های درآمدزایی اپ‌های پیام‌رسان را بر شمردیم می‌توانیم آن‌ها را در ۱۱ مورد جای دهیم:

۱- دریافت هزینه اشتراک؛ در این شیوه برای آغاز استفاده یا ادامه‌ی آن از مشترکان هزینه دریافت می‌شود. (همان کاری که واتس‌اپ تا چند سال پیش انجام می‌داد)

۲- تبلیغات؛ در این روش با نمایش انواع تبلیغات به‌صورت بنر و غیره از تبلیغات‌دهنده پول دریافت می‌شود.

۳- استیکرها؛ در این شیوه تصاویر ثابت و متحرک برای جذاب کردن نوشتار به مشترکان فروخته می‌شود. (مثل وایبر که در برخی کشورها استیکرها را پولی در اختیار کاربران قرار می‌داد)

۳-۱ استیکرهای رایگان: این دسته استیکرها به‌وسیله‌ی خود شرکت یا اشخاص ثالث تهیه و به‌رایگان در اختیار مشترکان قرار می‌گیرد.

۳-۲ استیکرهای ممتاز: این دسته از استیکرها برای فروش به مشترکان هستند.

۴- استیکرهای با حامی مالی: برند‌ها می‌توانند با پرداخت هزینه، استیکرهای مد نظر خود را در اختیار مشترکان قرار دهند. (مثل اپلیکیشن Messenger)

۵- حساب‌های رسمی؛ در این شیوه به دارندگان حساب‌های رسمی (مثل بانک‌ها) امکان دست‌رسی مستقیم به کاربران داده می‌شود. در واقع این یکی از بهترین روش‌های تعامل فعال کسب‌وکارها با مشتریان‌شان است. (مثل آن‌چه در اپلیکیشن لاین می‌بینیم)

۶- فروش کالا و لوازم مرتبط؛ در این شیوه مثلا عروسک‌ها، لباس‌ها و بازی‌های فیزیکی شخصیت‌های مطرح یک اپ یا موارد مشابه به فروش می‌رسد.

۷- فیلترها، وال‌پیپرها، تم‌ها و انواع محتوا؛ در این شیوه با فروش اقلام نام‌برده درآمد کسب می‌شود.

۸- بازی‌ها رایانه‌ای و فروش درون‌برنامه‌ای بازی‌ها و برنامه‌ها؛ اپ‌های پیام‌رسان با توسعه‌ی بازی‌های مختلف و برنامه‌های کاربردی و فروش مستقیم یا غیرمستقیم (درون‌برنامه‌ای) درآمدزایی می‌کنند.

۹- عملیات پرداخت؛ در این شیوه با ایجاد ارتباط با درگاه‌های بانکی امکان انجام دادن عملیات پرداخت از داخل اپ‌های پیام‌رسان فراهم می‌شود. (مشابه آن‌چه در اپلیکیشن WeChat می‌بینیم)

۱۰- موسیقی؛ استریم موسیقی از داخل اپ‌های پیام‌رسان؛ در این شیوه با شبیه‌سازی روش شرکت‌هایی مثل اسپاتیفای از استریم موسیقی یا فروش آن کسب درآمد می‌شود. (مانند سرویس موسیقی در اپلیکیشن لاین)

۱۱- درخواست تاکسی؛ در این شیوه اپ پیام‌رسان با عقد قرارداد با شرکت‌های «سفارش تاکسی» مثل اوبر آمریکایی یا اسنپ ایرانی، فرآیند سفارش تاکسی از طریق پیام‌رسان‌ها انجام می‌گیرد.

در این میان «آی‌مسیج» (iMassage) اپل و «الو» (Allo) گوگل بی‌هزینه و بی‌تبلیغات مستقیم در اختیار کاربران قرار می‌گیرند. این شرکت‌ها هزینه‌ی ساخت پیام‌رسان‌ها را به شیوه‌های دیگر (اپل بیشتر با فروش سخت‌افزار آیفون و گوگل با نگه‌داشتن کاربر در بستر این شرکت و استفاده غیرمستقیم از اطلاعات او برای ارائه‌ی تبلیغات هدفمند) تامین می‌کنند.

بازاریابی را از کجا و چگونه باید شروع کنیم؟

شما بازاریاب هستید. لازم نیست از همه چیز سر در بیاورید در ابتدای کار سعی کنید که درک صحیحی از سیستم بازاریابی شرکت پیدا کنید.


گام اول: سازمان

شما بازاریاب هستید. لازم نیست از همه چیز سر در بیاورید (البته فقط در ابتدای کار، بعد از مدتی هر اطلاعاتی می تواند برای شما مفید واقع شود.) در ابتدای کار سعی کنید که درک صحیحی از سیستم بازاریابی شرکت پیدا کنید. بدین رو شروع به انجام کارهای زیر کنید:

1. وارد سیستم نظرسنجی از مشتریان شوید

شرکت های متوسط و بزرگ اغلب به صورت منظم نظرسنجی هایی را به روش های مختلف از مشتریان خود انجام می دهند. این نظرسنجی ها طیف وسیعی از موضوعات نظیر میزان رضایت از کیفیت محصولات، میزان رضایت از خدمات پس از فروش، میزان رضایت از فرایند خرید (از زمان انتخاب محصول تا دریافت آن) و ... را در بر می گیرد. این نظرسنجی ها منابع ارزشمندی برای آشنایی با شرکت و جایگاه آن در بازار و در میان مشتریان است. نمراتی که از این نظرسنجی ها در می آید، نقاط قوت و ضعف سازمان را می شناساند.
 
بازاریابی را از کجا و چگونه باید شروع کنیم؟

نکته عملی: تمامی شرکت هایی که گواهی مدیریت کیفیت (ISO) دارند، دارای سیستم مدون نظرسنجی هستند. یکی از کارهایی که می توانید انجام دهید این است که روش انجام نظرسنجی ها را بررسی کنید. آنها را با روش های استاندارد بسنجید. اگر پیشنهادی دارید ارائه دهید.

برای مرتفع کردن نقاط ضعفی که در این فرایند می بینید، پیشنهاد دهید. اگر هم شرکت فاقد این سیستم بود، کارتان را از همین جا شروع کنید. یک سیستم خوب برای نظرسنجی از مشتریان در موضوعات مختلف راه بیندازید. مدیران از نظرسنجی ها خوش شان می آید. آنها دوست دارند بدانند در شرکت شان چه خبر است. کجای کارشان ایراد دارد و مشتریان درباره آنها چه فکر می کنند.

2. یکی از ارزشمندترین دارایی های هر شرکت، بانک اطلاعاتی شکایات و پیشنهادات آن است

تمام خواسته های مشتریان در غُر زدن های شان است. آنها در مورد خواسته های شان کوتاه نمی آیند و مدام ایراد می گیرند و خواسته های پشت سر هم دارند. این خواسته ها به عنوان شکایت یا پیشنهاد در فایل های مخصوصی ثبت می شوند. البته برای شرکت هایی که دارای گواهی مدیریت کیفیت (ISO) هستند، به این فایل ها رجوع کنید و تا می توانید اطلاعات کسب کنید.

نکته عملی: همان طور که گفته شد، اگر شانس داشته باشید و بتوانید در شرکتی که گاهی مدیریت کیفیت (ISO) دارد استخدام شوید، برخی کارها از قبل انجام شده و اطلاعات موجود است. و اگر هم نتوانستید در چنین شرکتی کار کنید، خودتان دست به کار شوید و شروع به دریافت پیشنهادات و شکایات مشتریان شوید.

این کار را از راه های مختلف مثل نظرسنجی ها، تماس تصادفی و غیره می توانید انجام دهید ولی یادتان نرود، فقط دریافت شکایت یا پیشنهاد مهم نیست. مهم تر از آن این است که آن را تا انتها پیش ببرید، حلش کنید، مشتری را خشنود کنید و در نهایت یکی از ایرادات عملکرد سازان را رفع نمایید.

گام دوم: مشتریان

اگر بتوانید مشتریان تان را بشناسید، به چند مزیت مهم دست پیدا می کنید:

اول: از جایگاه شرکت در بازار اطلاعات خوبی به دست می آورید.

از این طریق می توانید نام تجاری (Brand) شرکت را که ارزشمندترین دارایی های شرکت است، بشناسید. می توانید عواملی را که باعث قوت گرفتن آن شده اند، دریابید و در برنامه های تبلیغاتی تان بر آنها تکیه کنید. می توانید عوامل آسیب زننده به نام تجاری را کشف کنید و با ارائه پیشنهاداتی به مدیریت، سعی در تقویت آن کنید. (این کار از طرفی هم باعث جلب توجه مدیریت به شما می شود.) همین یعنی کلی کار برای انجام دادن.
 
بازاریابی را از کجا و چگونه باید شروع کنیم؟

دوم: مشتریان تان را می شناسید.

این یک مزیت بزرگ برای شما به عنوان بازاریاب است. همین اطلاعات باعث می شود که در طراحی محصولات جدید، یا هر کار دیگری نظر شما را بپرسند چون تنها شمایید که با مشتری در ارتباط هستید و خواسته های او را می دانید. این اطلاعات به تدریج شما را در سازمان مهم می کند و اگر بتوانید با حفظ ارتباط با مشتریان اطلاعات تان را نسبت به آنها افزایش دهید، روز به روز در سازمان مهم تر می شوید.

یادتان نرود که نیازی نیست از همه چیز سر در بیاورید ولی اینگونه اطلاعات باعث می شود که سایر واحدهای سازمان نیاز داشته باشند تا شما به همه چیز احاطه داشته باشید، به خصوص گل سرسبد سازمان یعنی واحد تحقیق و توسعه.

سوم: با پیگیری شکایات و خواسته های مشتریان، می توانید خود را به آنها بشناسانید.

یکی از زیرمجموعه های واحد بازاریابی واحد ارتباط با مشتریان است. با پیگیری خواسته های مشتریان و برآورده کردن خواسته های آنان و جلب رضایت شان، واحد خود را به آنان بشناسانید.

پس از مدتی مشتریان واحد شما و خط تلفن شما را به عنوان دروازه شرکت می شناسند. اینگونه به صورت خودکار اطلاعات به سمت شما سرازیر می شود و شرکت هم شما را نقطه ارتباطی خود با دنیای بیرون در نظر می گیرد.

چهارم: گاهی اوقات پیش می آید که از سایر واحدهای سازمان به خصوص واحد تحقیق و توسعه درخواست انجام تحقیقات موردی به شما می شود.

اگر این تحقیقات در خصوص ایده برای محصول جدید باشد، در فایل پیشنهادات سر بکشید، بعضی از مشتریان ذهن فعالی دارند و ایده های خوبی می دهند.

پنجم: از طریق پیشنهادات و شکایات و پیگیری آنها، می توانید مشتریان تان را دسته بندی کنید.

حدود 10 درصد از مشتریان هستند که اطلاعات و تجربه بالاتری نسبت به سایرین دارند. آنها را جدا کنید و در یک فایل جداگانه نام شان را بیاورید.

به منظور انجام تحقیقات تحلیلی که نیاز به دانش و تجربه زیادی است (و نمی توانید به هر کسی رجوع کنید)، این بانک اطلاعاتی به دردتان می خورد.

گام سوم: رقبا

بانک اطلاعات رقبا را به روز کنید. شرکت های بزرگ و باتجربه، دارای بانک اطلاعاتی منظمی از رقبای شان هستند. یکی از نخستین کارهایی که شا زمانی که وارد یک شرکت می شوید می بایست انجام دهید این است که رقبای آن شرکت را بشناسید.
 
بازاریابی را از کجا و چگونه باید شروع کنیم؟

به سراغ اطلاعاتی که از آنها جمع شده (نظیر کاتالوگ، سایت، فهرست قیمت و ...) بروید و به دقت آنها را مطالعه کنید. سعی کنید هرگونه اطلاعاتی را از رقبا در ذهن بسپارید. نام آنها، محصولات شان، قیمت های شان، اینکه با چه شرکت های خارجی کار می کنند، نام مدیرعامل و هر اطلاعات دیگر.

در مواقع مورد نیاز، اگر کسی به اطلاعاتی از بازار نیاز داشت، قبل از سرک کشیدن در حجم زیادی از کاغذ می تواند به شما و ذهن شما رجوع کند. این یعنی یک مزیت بزرگ. این هم از آن دسته اطلاعاتی است که شما را در سازمان متمایز می کند.

با این حال سعی کنید که اطلاعات رقبا را نزد خودتان (و نه کس دیگری) مدام به روز نگه دارید. برای هر کدام زونکن جداگانه ای را اختصاص دهید و به طرق مختلف با آنها تماس بگیرید. سعی کنید هر طور شده اطلاعات جدید را از آنها بگیرد.

نکته عملی: یکی از کارهای جالبی که می توانید انجام دهید این است که خود را به عنوان مشتری معرفی کنید و با رقبای تان تماس بگیرید و ببینید که آنها درباره شما و محصولات تان به مشتریان چه می گویند.

این کار سخت است ولی اطلاعات بسیار خوبی به دست می دهد؛ اطلاعاتی که می تواند در معرفی محصول یا تبلیغات تان یا هر برنامه ای که برای معرفی نام تجاری تان دارید، مفید واقع شود.

آموزش کسب درآمد از اینستاگرام

هجوم آورده‌اند باشد.
وب‌سایت بازده: آموزش کسب درآمد از اینستاگرام می تواند راهگشای کسب و کار میلیاردها نفر که به افزاره‌هایی مثل فیس‌بوک، اینستاگرام و اسنپ‌چت هجوم آورده‌اند باشد.
 
عجیب نیست که این پلت‌فرم‌ها تا این حد برای تازه‌واردین جذابیت دارد. واضح است که درک این قدرت مطلق و دسترسی به یک پلت‌فرم مانند اینستاگرام و سایر پلت‌فرم‌ها می‌تواند از طریق یک رویکرد بسیار هدفمند در برابر میلیون‌ها دنبال‌کننده، سبب افزایش شدید فروش هر کسب‌وکاری شود.

آموزش کسب درآمد از اینستاگرام

هرچند، ما نیز می‌دانیم که ساختن یک حساب کاربری در اینستاگرام و به‌دست آوردن میلیون‌ها دنبال‌کننده، کار ساده‌ای نیست و مانند دیگر پلت‌فرم‌های رسانه‌های گروهی، نیازمند تلاش، شور و شوق و مهارت زیاد در بازاریابی است. این یک مسئولیت پر پیچ‌وتاب، دشوار و بسیار پیچیده است که در طول راه با چالش‌ها و مشکلات زیادی همراه است.

با این حال، به نظر نمی‌رسد که این سختی‌ها باعث دلسردی کسانی شود که جذبِ احتمال وجود ترافیک ذاتی رایگان و تقریبا نامحدود اینستاگرام شده‌اند، ترافیکی که می‌تواند ناشی از داشتن میلیون‌ها دنبال‌کننده باشد. و من به عنوان کسی که در حوزه‌ی بازاریابی برخط غوطه‌ور است، می‌توانم به شما مستقیما بگویم که چه‌قدر این روش جذاب است.

اینستاگرام نیز مانند رتبه‌بندی که در بالای صفحات نتایج موتور جست‌وجوی گوگل وجود دارد، جایی که میلیون‌ها چشم جذب شما می‌شوند، یک ظرف طلای مجازی ارائه می‌دهد. اینستاگرام را می‌توان فقط به عنوان یک آرامان‌شهر توصیف کرد که در فضایی از چیزهای به هم پیوسته وجود دارد و یک مسیر تقریبا مستقیم رو به موفقیت را در هر حوزه‌ای فراهم می‌کند.

وقتی به افرادی که بیش‌ترین تاثیر را روی اینستاگرام داشتند، اندیشیدم من را به این فکر فرو برد که چه‌طور این آدم‌ها چنین موفقیتی را در این پلت‌فرم کسب کردند. موضوع دیگری که متوجه شدم این بود که بسیاری از حساب‌های کاربری که میلیون‌ها دنبال‌کننده دارند، دنبال‌کنندگان‌شان را برای منافع اقتصادی عظیم به کار برده‌اند.

برخی از برترین‌ها، بدون این‌که حتی یک دلار از جیب خود خرج کنند، کسب‌وکارهای چند میلیون دلاری راه انداخته‌اند. آنها به سادگی و با داشتن میلیون‌ها دنبال‌کننده، مخاطبانی ذاتی از قبل داشته‌اند. البته این امر، زیبایی ساختن یک کانال اطلاع‌رسانی است. اگر کسب‌وکاری راه بیندازید که هماهنگ با آن کانال باشد، فرصت‌ها نامحدود هستند.
آموزش کسب درآمد از اینستاگرام

هر کسی می‌تواند یک کسب‌وکار در اینستاگرام راه بیندازد. اما بدون هواداری قابل توجه، آدم‌های زیادی آن کسب‌وکار را نخواهند شناخت. آن‌چه من می‌خواستم بررسی کنم این بود که چه‌طور می‌توان تعداد دنبال‌کنندگان را افزایش داد. منظور من بالای یک میلیون نفر دنبال‌کننده است، تعدادی که آگهی‌دهندگان را جذب کند.

بنابراین مستقیما سراغ مرجع رفتم. از کسانی که موفقیت‌های زیادی در این حوزه به‌دست آورده بودند، خواستم که رمز موفقیت‌شان را برای من فاش کنند. در پایان، سه نفر از افراد موفق در اینستاگرام را نشانه گرفتم که توانسته بودند به همین نوع دیوانه‌وار موفقیت نائل شوند، نوعی که چنان وسوسه‌انگیز و هیجان آور است که باعث شده حساب‌های کاربری مشابه زیادی به تقلید از آنها توسط کسانی ساخته شود که می‌کوشند موفقیت‌های آنها را تقلید کنند و با آنها رقابت کنند.

هرچند، این موفقیت، برای هیچ یک از این آدم‌ها طبق یک سناریوی یک شبه رخ نداده‌است. و ابدا به سرعت اتفاق نیفتاده‌است. بلکه زمان صرف آن شده‌است. سه نفری که من با ایشان صحبت کردم، دو تا سه سال زمان صرف کرده بودند تا حساب کاربری‌شان بیش از ۱میلیون دنبال‌کننده داشته باشد. باید بگویم که بخش بزرگی از موفقیت آنها پشتکار بوده‌است و تکرار مداوم عادات واقعا خوبی که هر کارآفرین موفقی را تعریف می‌کند.

در ادامه ۳ روش را به شما معرفی می کنیم که بتوانید از اینستاگرام درآمد خوبی کسب کنید.

۳ روش آموزش کسب درآمد از اینستاگرام:

۱. فروش مستقیم محصولات

به احتمال زیاد خیلی از تولید کنندگان لوازم شخصی، مد یا لوازم تزئینی را می‌توانید در اینستاگرام پیدا کنید که تصاویر اجناس خود را منتشر می‌‌کنند، به فروش می‌رسانند و از اینستاگرام به عنوان یک رسانه رایگان برای تبلیغ محصولات خودشان استفاده می‌کنند. این روش زودبازده‌ترین روش کسب درآمد از اینستاگرام است.

۲. تبلیغات

در این روش افراد با ترفندهایی به تعداد قابل توجهی دنبال‌کننده یا همان فالور دست پیدا می‌کنند و تبدیل به یک رسانه پر بازدید می‌شوند، سپس با قرار دادن تصاویر تبلیغاتی در بین محتوای منتشر شده، به درآمد خوبی می‌رسند. این روش ساده‌ترین روش کسب درآمد از اینستاگرام است.