برنامه ریزی ضمیر نا خوداگاه توسط فایلهای سابلیمینال صوتی وتصویری

برنامه ریزی ضمیر نا خوداگاه توسط فایلهای سابلیمینال صوتی وتصویری

برنامه ریزی ضمیر نا خوداگاه توسط فایلهای سابلیمینال صوتی وتصویری برای رسیدن به تمام خواسته ها و اهداف .,ثروتمند شدن ,کاهش لاغری,ترک سیگار و مواد مخدر,,رها و فراموش کردن خاطرات تلخ گذشته,وتقویت ذهن وحافظه
برنامه ریزی ضمیر نا خوداگاه توسط فایلهای سابلیمینال صوتی وتصویری

برنامه ریزی ضمیر نا خوداگاه توسط فایلهای سابلیمینال صوتی وتصویری

برنامه ریزی ضمیر نا خوداگاه توسط فایلهای سابلیمینال صوتی وتصویری برای رسیدن به تمام خواسته ها و اهداف .,ثروتمند شدن ,کاهش لاغری,ترک سیگار و مواد مخدر,,رها و فراموش کردن خاطرات تلخ گذشته,وتقویت ذهن وحافظه

دعا نیرومند ترین قدرت کائنات

    
    دعا نیرومند ترین قدرت کائنات

    آیا شما تا به حال این جمله راشنیده اید که (( دعا نیرومند ترین قدرت کائنات است )) و آیا داستان معجزاتی را شنیده اید که پس از دعا کردن به وقوع پیوسته است ؟ به نظر شما آیا براستی دعا اینچنین قدرتی دارد؟

    می گویند دعا تلاش آدمی برای شناخت خداست . کاملا برخلاف آنچه بعضی از مردم می پندارند ,دعا برای انسان امری کاملا طبیعی است ,نه کاری غریبه و ناماءنوس و رازگونه . انسان همواره دعا کرده است و همواره دعا خواهد کرد. آدمی با ادراک بدوی خود ,آب و آتش ,آفتاب و ستارگان ,جانوران و گیاهان و تصاویر و اساطیر را نیایش می کرده. اما آنچه قطعی و مسلم است این است که انسان بدوی نیایش  می کرد .

    کاترین پاندر در کتاب قانون توانگری درباره قدرت دعا چنین می گوید: ((به راستی نمی توان قدرت دعا را در ایجاد توانگری مدام و رضایت بخش نادیده انگاشت .انسانی که هر روز و به طور منظم دعا می کند می تواند یقین بدارد که کامیاب خواهد شد . زیرا خود را با غنی ترین و کامیاب ترین نیروی کائنات همنوا کند . عیسی مسیح وعده داده است : ((و هر آنچه با ایمان به دعا طلب کنید,خواهید یافت )) .

    خود خدا در قرآن می فرماید((بخوانید مرا تا استجابتتان کنم )) و امام صادق (ع) می فرماید (( نیازهای خود را از خدا بخواهید و این طور باور داشته باشید که نیازهایتان هم اکنون پشت در است )) اما بسیاری از افراد اینگونه تصور می کنند که در این زمانه که گناه در بین مردم زیاد شده است دیگر دعا مستجاب نمی شود . اما آیا واقعا اینگونه است ؟ استاد ژولیده نیشابوری در شعری پاسخ شایسته ای به این سوال داده است که خدا خطاب به بندگانش می گوید :

    اگر گم کرده ای ای دل کلید استجابت را                                                                     بیا یک لحظه با ما باش پیدا کردنش با من
    اینکه بنشینی و از خدا چیزی بخواهی بی اینکه اعتقاد داشته باشی و کاری هم نکنی و منتظر باشی تا خداوند آنرا بتو دهد ... در کتبی دوجلدی چنین نوشته شده بود که : دعا میتواند به هر زبانی خوانده شود ..در هر زمانی و برای هر چیزی ....فقط مواردی را باید ( تاکید میکنم ... باید ) رعایت کنیم . اول از همه اعتقاد کامل و راسخ به اینکه اجابت خواهد شد . و دوم اینکه باید ( باید ) از سطحی عمل کردن و از این دعا به آن دیگری نیتت را عوض کنی بشدت بپرهیزی ...بسیاری از ما دعا را در مان خاصی انجام میدهیم که اشتباه است و چون به اجابتش صد در صد یقین نداریم زود فراموشش میکنیم و بسراغ دعای دیگر میرویم .در حالی که باید کاملا معتقد بود و آنقدر ادامه دهیم تا بدستش آوریم. شما امتحان کنید تا واقعیت این امر را ببینید .
    ضمنا خداوند بسیار بخشنده تر از آنست که از او فقط یک چیز را بخواهیم ... فهرستی از هر انچه میخواهید را بنویسید و هر زمان و هر مکانی به دعا بپردازید و همه انها را با جدیت بخواهید ...
    چرا زود از کوره در میروید ... چون یقین کامل نداریم که حتما اجابت میشود و این همان اشتباه بزرگیست که باعث میشود تصور کنیم دعاهایمان اجابت نمیشود .
    پس شد دو مورد : 1- یقین کامل براجابت .. 2- تاکیدبر دعا
    گویا این کائنات هستند که وقتی میبینند شصی خواسته ای دارد و با استحکام و یقین کامل آنرا میخواهد "چنانچه ضرری متوجه او نشود به خواسته یا دعایش پاسخ مثبت میدهند و اینکه ما دعا را از خداوند میخواهیم که اجابت کند یک گام بلند و مثبت است ...اما نباید زود نتیجه را بخواهیم چون خداوند یا کائنات باید مطمئن باشند که شما در خواسته خودجزمی راسخ دارید و اینرا شما باید اثبات کنید .


خطرناک ترین باورهای انسان


خطرناک ترین باورهای انسان ها که مانع پیشرفت می شود

یک اصل مهم برای پیشرفت انسان ها می گوید: «هر زمانی که برچسب بهترین یا کافی است را بر خود بزنیم، همان لحظه سیر نزولی نمودار رشد ما آغاز می شود.» مفهوم این اصل به هیچ وجه تأیید طمع کاری و قانع نبودن و زیاده خواهی نیست؛ بلکه زیاد خواستن است. زیاد از درگاه باری تعالی تقاضا کردن است. از دریای بیکران پروردگار خواستن برای استفاده درست، رشد، تکامل و فرار از نیازمندی و فقر.

 

به گزارش سلامت نیوز، مجله «خلاقیت» با این مقدمه می نویسد پس لازم است هنوز هم اصولی را برای تغییر تمرین کنیم تا احتمال موفقیت مان را در زندگی بالا و بالاتر ببریم.
مهم ترین رقیب ما فقط خودمان هستیم

انسان های بزرگ، وارسته، موفق و اثرگذار، افرادی هستند که همواره در حال رقابت هستند؛ البته رقابت از شکلی دیگر و آن هم رقابت با خود است. بله، رقابت با خود، چون در این نوع رقابت هیچ انرژی، زمان و برنامه ای صرف تخریب یا از میدان به در کردن رقیب نمی شود؛ بلکه همواره برنامه ریزی می شود تا از این رقیب سبقت گرفته شود و نسبت به دیروز او در جایگاه بهتری قرار بگیریم.

 

کمی تامل ما را به نتیجه خوبی می رساند، واقعا اگر در طول عمرمان رقابت کنیم و هر روز و هر لحظه از خودمان کمی بهتر شویم، ده سال آینده چه کسی خواهیم بود؟ چرا باید انرژی خود را صرف رقابت با دیگران یا حتی تخریب دیگران یا گاهی از بین بردن رقبا کنیم؟ بیاییم به خودمان قول دهیم که از امروز عمرمان، انرژی مان، فکرمان و برنامه مان برای رشد، توسعه، پیشرفت و بهبود اوضاع خودمان باشد.
ذره ذره تغییر کنیم

تغییرات ناگهانی در بیشتر اوقات با خرابی و خسارت همراه است؛ ولی اگر تغییر تدریجی، مداوم و با برنامه باشد، در مسیر خود کمتر با مقاومت رو به رو می شود. از طرف دیگر راحت تر و سریع تر مورد پذیرش واقع می شود.

دقت کرده اید، آدم هایی که تصمیمات ناگهانی می گیرند؛ به طور مثال می گویند من از فردا ورزش کردن را به طور جدی و روزی دو ساعت شروع می کنم، به ندرت می توانند مدت طولانی ورزش کنند؛ ولی در مقابل کسانی که ورزش را با روزی ۱۵ دقیقه نرمش آرام شروع می کنند،

پس از مدتی ورزش روزانه مرتب و روزی یک یا دو ساعت در برنامه زندگی شان به جزئی جدایی ناپذیر تبدیل می شود؛ بنابراین بهتر است پس از تصمیم قطعی برای ایجاد تغییر، ابتدا روی کاغذ اهداف کوتاه مدت،

میان مدت و بلندمدت را بنویسیم و بعد برای هر یک جزئیات را یادداشت کنیم و سپس براساس برنامه، هم چون نسخه یک پزشک و طبق واکنش اقدام کنیم.

 

غرور، لجاجت و تعصب مانع تغییر است

 

گفته می شود خطرناک ترین جمله این است: «من همینم که هستم.» در این جمله کوتاه می توانیم غرور، لجاجت، خودرایی، خودخواهی، درجا زدن و به تدریج راندن آدم ها از اطراف خود را حس کنیم. اگر من و شما هم به طور غیرمستقیم یا ناخواسته این جمله در ذهن مان نقشی دارد،

باید بسیار مراقب باشیم که از دام رکود، سکون و فسیل شدن رهایی یابیم. انسان های بزرگ حتی از کودکان هم درس می گیرند. استادان خبره و باتجربه بیشتر از واژه «نمی دانم» استفاده می کنند. دانشمندان توانمند در بسیاری از موارد می گویند: «در تخصص من نیست» و انسان های وارسته بیشتر اوقات سکوت می کنند و می گویند:

«نظر شما چیست؟» در مثال های بالا با افرادی مواجه هستیم که همواره دوست داشتنی و خواستنی هستند. ساده این که اگر تغییر کنیم، ما را عوض نمی کنند و همیشه ما را می خواهند. راز تغییر در احساس نیاز به تغییر و پرهیز از احساس خودکامگی و برترین بودن است.

 

مشاوران از خودمان تاثیرشان بیشتر است

 

اگر همواره اطراف ما کسانی باشند که با «به به» و «چه چه» ما را همراهی کنند، به تدریج ما را به ورطه سقوط پیش خواهند برد. شرکت ها، سازمان ها و کشورها و انسان های موفق، مشاورانی انتخاب می کنند که ضمن نشان دادن راه درست، آن ها را نقد نیز می کنند.

شنیده اید می گویند فلانی را دوستانش از راه به در کردند؟ یا می گویند فلانی به واسطه دوستش به آن موقعیت و جایگاه والا دست یافت؟ شنیده اید می گویند اگر فردی را نمی شناسید، ببینید اطرافیانش و کسانی که با او حشر و نشر دارند چطور آدم هایی هستند. ما اغلب برداشت مان از کلمه مشاور فردی است که دفتری دارد و ما برای مشاوره به او مراجعه می کنیم.

 

در حالی که تاثیرگذارترین مشاوران ما، همان پنج نفری هستند که ما در زندگی و کسب و کار بیشترین ارتباط، مراوده و تبادل نظر را با آن ها داریم و ما چکیده آن پنج نفر هستیم. پس همین الان نام پنج نفری را که در اولین طبقه ارتباطی ما قرار دارند، بنویسیم و ببینیم آیا به جایی که می خواهیم برسیم، با این افراد و با این افکار می توانیم برسیم یا خیر؟

 

روش های تکراری نتایج تکراری خواهند داشت

 

گاهی اوقات اگر با دقت یک کارتون یا یک فیلم کمدی را تماشا کنیم، می توانیم درس های زیادی از آن بیاموزیم.

با کمی دقت متوجه می شویم که شخصیت اصلی فقط با چندین بار تکرار یک اشتباه، موجب خنده بیننده می شود و جالب این که ما فقط می خندیم؛ ولی اگر دقت کنیم بسیاری از امور امروزه ما هم همین گونه است و شاید اگر فیلم زندگی ما را هم با سرعت تند نمایش دهند، متوجه خواهیم شد که طی چند سال چند بار یک اشتباه مشابه را تکرار کرده ایم و پس از مدتی یادمان رفته و بار دیگر همان کار را انجام داده ایم.

 

اگر هزار سال دیگر، همین طور فکر کنیم و این گونه عمل کنیم، همین جا خواهیم بود. اگر می خواهیم جای دیگری باشیم، باید جور دیگری بیندیشیم. برای جور دیگر اندیشیدن به یادگیری روش های جدید، یافتن دوستان جدید، قرار گرفتن در محیط های جدید و تغییر نگرش خود از قانع بودن از وضع موجود به سمت تقاضا و حرکت به وضع مطلوب نیاز داریم. این اتفاق خوب زمانی رخ خواهد داد که خودمان بخواهیم و به آن نقطه از خواستن برسیم و برای رسیدن به این نقطه جواب این سوال را بدهیم که آیا نسبت به ۵ سال پیش به اندازه پنج سال رشد، پیشرفت و تغییر کرده ام؟