ای نسخه ی نامه الهی که تویی ای آینه ی جمال شاهی که توییبیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی
تمام انسان های موفق تاریخ اینگونه به وجود آمدند : روزی به خود آمدند و از فضایی از غفلت ها بیرون آمدند و فکر کردند « من برای آینده ام باید چه کار کنم؟! » و بعد تصمیم گرفتند « زیرا تاتصمیمی اتخاذ نشود ، تغییری در زندگی رخ نمی دهد »
این یک قانون است.
اگر انسانی یک روزی بیاید و از نو یک نظام تفکری را بنیان گذاری کند، این انسان از نو خلق شده است.
( گوشت و پوست و استخوان را همه دارند!! )
آنچه را که امروز تو را از گذشته ات متفاوت و متمایز می کند، خلق و بازسازی و نوسازی نظام تفکر توست که امروز در این فضای الهی صورت می گیرد
« آری به گونه ای دیگر هم می توان زیست »
نقش اصلی تو هستی و تو آنرا ایفا می کنی نه پدر،مادر،جامعه،شهر،نظام حکومتی و .... .«غفلت ها از نقطه ای آغاز می شود که خود را نشناسی و ناموفقیت ها را به گردن دیگران بیندازی»
انسانها به 2 دسته تقسیم می شوند: 1- هوشیار در وادی زندگی 2 -غافل در وادی زندگی («تئوری غفلت و هوشیاری»)
«یک انگشت اتهام و تقصیر به سوی دیگران= سه انگشت اتهام به سوی خود»
«تنها رسالت انسان در زندگی = اطاعت از قانون مندی های جهان هستی»
انسان غافل می گوید چرا .چرا پول ندارم؟ چرا خواستگار ندارم؟ چرا مملکت اینگونه است؟
انسان غافل فقط در وادی گذشته ها نشسته است و در حسرت گذشته ها
انسان هوشیار ، همواره تمام نگاهش به آینده های یک زندگی است
زین همه طراوت ار چه رو نهان کنی شِکوه تا به کی ز جور این و آن کنی
دل غمین به گوشه ای چرا نشسته ای جان من مگر تو عمر جاودان کنی
تا کی تو چنین باشی عمری دل غمین باشی گلگشته چمن بهتر! یا گوشه نشین باشی؟
تا کی باید باشی افسرده در بند دنیا خندان روش چون گل ، تا بینی لبخند دنیا
بهترین راه برای شناسایی انسانهای غافل و هوشیار :« چه فکری به حال فرداهای زندگیت کرده ای؟ »
طراحی اهداف آینده ==> نشانه ی انسان هوشیار
اشتباه انسان غافل انداختن تقصیرات به گردن تقدیر و قسمت است
انسانها تدبیر می کنند تا اینکه خداوند تقدیر کنند « العَبدُ یُدبّر و الله یُقدّر »
چون تو می خواهی خدا خواهد چنین می دهد هر آرزویی متقین
گمشده در بیرون نیست ، در درون انسان است
«برای اینکه دنیای بیرون تو عوض شود ، تو باید تغییر کنی »
مولانا : بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی
بیرون قدم نه از حول آفاق تو پیش از اینی،تو بیش از اینی
بینی جهان را خود را نبینی تا چند جانا غافل نشینی
انسانی فردا به دستاوردی می رسد که امروز رویایی در سر داشته باشد(علم،ثروت،سیاست،قدرت،حکومت)
انسانها هر آنگونه که فکر می کنند ،زندگی می کنند
جهان هر کس به اندازه وسعت فکر اوست
« فقر در دنیای یک فقیر حاصل اندیشه های فقیرانه اوست »
تو چون می کنی اختر خویش را بد مدار از فلک چشم نیک اختری را!!
عیسی مسیح : " بخواهید ، به دست می آورید؛ بپرسید ،جواب می گیرید؛ بجویید، پیدا می کنید و بیندیشید،خلق می کنید "
« لَیسَ للانسان الاّ ما سَعی »
بُود خار و گل با هم ای هوشمند چه در بند خاری، توگل دستبند
گرت عیب جویی بُود در سرشت نبینی ز طاووس جز پای زشتپول چرک کف دست نیست!! نمادی از نعمت و رحمت خداست
به قول آمریکایی ها : هر آنچه را محکوم کنی از دست می دهی و هر آنچه را دوست بداری به دست می آوری
انسان رهبر ارکستر زندگی است و همه کائنات به رهبری انسان می نوازند
کیفیت زندگی هر شخص ، کیفیت باور اوست